معنی: نوشتنمعانی دیگر: 1- یادداشت کردن، نت برداشتن، 2- کتبا مورد انتقاد یا حمله قرار دادن 3- (برای کودکان و غیره) ساده نگاشتن، (بازرگانی) کاهش ارزش موجودی ها در اثر استهلاک و غیره، کاستن ارزش دفتری، مستهلک کردن
• : تعریف: to write (something) in order to make a record of it or study it at a later time.
- I'd better write down that number before I forget it.
[ترجمه گوگل] بهتر است قبل از اینکه فراموشش کنم آن عدد را یادداشت کنم [ترجمه ترگمان] بهتره این شماره رو قبل از اینکه فراموش کنم بنویسم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Many students try to write down nearly everything the professor says.
[ترجمه گوگل] بسیاری از دانشجویان سعی می کنند تقریباً هر آنچه استاد می گوید را یادداشت کنند [ترجمه ترگمان] بسیاری از دانش آموزان تلاش می کنند تا تقریبا همه چیزهایی که پروفسور می گوید را یادداشت کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: in finance, a reduction in the book value of an inventory item or other asset because of depreciation or a decrease in market price.
جمله های نمونه
1. Write down the advice of him that loves you, though you like it not at present.
[ترجمه گوگل]توصیه های کسی که شما را دوست دارد، هر چند در حال حاضر دوست ندارید، بنویسید [ترجمه ترگمان]اگر دوست داشته باشی، بنویس که دوستت دارد، هر چند که دوست داری [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Write down the advice of him who loves you, though you like it not at present.
[ترجمه گوگل]توصیه های کسی که شما را دوست دارد، هر چند در حال حاضر دوست ندارید، بنویسید [ترجمه ترگمان]بنویس که چه کسی تو را دوست دارد، هر چند که از آن خوشت نمی آید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. On the morning before starting the fast, write down your starting weight.
[ترجمه Tina] صبح قبل از شروع سریع، وزن خودم را یاداشت کردم
|
[ترجمه سعید] صبح قبل از شروع صبحانه. وزن اولیه خود را یادداشت کنید
|
[ترجمه گوگل]صبح قبل از شروع روزه، وزن اولیه خود را یادداشت کنید [ترجمه ترگمان]صبح قبل از شروع سریع، وزن اولیه خود را یادداشت کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I'll write down the address for you.
[ترجمه گوگل]من آدرس را برای شما می نویسم [ترجمه ترگمان]آدرس را برایت می نویسم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Write down the address before you forget it.
[ترجمه .] آدرس را قبل از اینکه فراموشش کنی بنویس.
|
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه آدرس را فراموش کنید، آن را یادداشت کنید [ترجمه ترگمان]آدرس را بنویس تا آن را فراموش کنی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Though several critics have tried to write down the play, it is still very popular.
[ترجمه گوگل]اگرچه چندین منتقد سعی کرده اند این نمایشنامه را یادداشت کنند، اما هنوز هم بسیار محبوب است [ترجمه ترگمان]اگرچه چندین منتقد سعی در نوشتن این نمایش داشته اند، اما هنوز هم بسیار مشهور است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Don't write down every single word I say.
[ترجمه گوگل]تک تک کلماتی را که می گویم یادداشت نکن [ترجمه ترگمان]هر کلمه ای که من به شما می گویم بنویسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Write down your incomings and outgoings.
[ترجمه گوگل]ورودی ها و خروجی های خود را یادداشت کنید [ترجمه ترگمان]incomings و مخارج خود را یادداشت کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Please write down your name on the reverse side of the envelope.
[ترجمه گوگل]لطفا نام خود را در پشت پاکت بنویسید [ترجمه ترگمان]لطفا نام خود را روی قسمت معکوس پاکت بنویسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Write down the qualities you'd like to have.
[ترجمه گوگل]ویژگی هایی که دوست دارید داشته باشید را بنویسید [ترجمه ترگمان]چیزهایی رو بنویس که دوست داری داشته باشی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Let me write down that date before I forget it.
[ترجمه گوگل]بگذارید آن تاریخ را قبل از اینکه فراموش کنم یادداشت کنم [ترجمه ترگمان]بگذار من آن تاریخ را قبل از اینکه آن را فراموش کنم، بنویسم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Write down the sort of thing you would like to do, given the opportunity.
[ترجمه گوگل]با توجه به فرصت، کارهایی را که دوست دارید انجام دهید، یادداشت کنید [ترجمه ترگمان]این نوع کاری را که دوست دارید انجام دهید بنویسید، به این فرصت داده شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Write down the following information: name of product, type, date purchased and price.
[ترجمه گوگل]اطلاعات زیر را یادداشت کنید: نام محصول، نوع، تاریخ خرید و قیمت [ترجمه ترگمان]اطلاعات زیر را بنویسید: نام محصول، نوع، تاریخ خریداری شده و قیمت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. You don't have to write down every little incident in your life.
[ترجمه گوگل]لازم نیست هر اتفاق کوچک زندگیتان را یادداشت کنید [ترجمه ترگمان]تو مجبور نیستی هر اتفاق کوچیکی در زندگیت بنویسی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
نوشتن (فعل)
character, pen, inscribe, write, write down, set down, indite
تخصصی
[حسابداری] کاهش دادن [ریاضیات] پایین آوردن ارزش دفتری
انگلیسی به انگلیسی
• take down on paper, note down, register, list
پیشنهاد کاربران
( Phrasal verb ) write something on a piece of paper : یادداشت کردن ◀️ He's writing down how many times he's been called a son of a bitch
1. به صورت نوشتاری درآوردن. نوشتن یک رکورد از 1. به صورت کتبی تنظیم کردن 2. آزار دادن یا تحقیر کردن با نوشتن در مورد ( شخص ) با عبارات تحقیر آمیز 3. نوشتن به روشی ساده ( برای خوانندگانی که ظاهراً فرهنگ کمتری دارند ) 5. حسابداری کاهش در ارزش دفتری یک دارایی
: Synonym Note something down Get something down Jot something down
[حسابداری] دقت بفرمایید سه جور نویساک با پسوندهای مختلف، برای write در حسابداری هریک به چه معناست. write down = تنزل ارزش ( ناشی از لحاظ بهای کمتر به جای بازار و شناسایی زیان در روش اقل بهای تمام شده یا ارزش بازار ) ( برخی از حسابدارهای گرامی ممکن است تعدیل منفی به این بگویند که ترجمه درستی نیست. ... [مشاهده متن کامل]
write up= ارتقای ارزش ( ناشی از جبران قیمتی موجودی کالایی که در روش اقل بها و بازار، بهای کمتر داشته و حالا قیمتش بالارفته و جبران شده ) ( برخی از حسابدارها ممکن است به این تعدیل مثبت بگویند که ترجمه درستی نیست و باسایر ترجمه ها اشتباه گرفته میشود. write off= حذف ارزش
Write down میشه نوشتن ( اطلاع دادن میشه give information و انتقادی دارم نسبت به نظر اول که نوشته نت برداری ، نت برداری یک واژه بیگانه است باید بگوییم یاداشت برداری )
کاهش ارزش کاهش ارزش موجودی inventory write down
pen down
مطالب را روی کاغذ پیاده کردن
commit something to paper=[formal] to write something down
اطلاع دادن
به تحریر در آوردن
یادداشت کردن
مکتوب کردن مکتوب کردن حاوی دو معنی ضمنی هست ( هم نوشتن و هم ثبت و ضبط کردن )
یادداشت برداری کردن نت برداری کردن یادداشت کردن روی کاغذ