writable


قابل درج، نوشتنی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of write.

جمله های نمونه

1. The home directory owners cannot writable another home user directories.
[ترجمه گوگل]صاحبان دایرکتوری خانگی نمی توانند فهرست های کاربر خانگی دیگری را بنویسند
[ترجمه ترگمان]دایرکتوری home ممکن نیست دایرکتوری کاربر خانگی دیگری را قابل نوشتن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is mountable concurrently with a writable mount and other snapshots, and this feature is convenient for online backup.
[ترجمه گوگل]این قابلیت به طور همزمان با پایه قابل نوشتن و سایر عکس های فوری قابل نصب است و این ویژگی برای پشتیبان گیری آنلاین مناسب است
[ترجمه ترگمان]این به صورت همزمان با یک سوار شدن قابل نوشتن و دیگر عکس های فوری صورت می گیرد، و این ویژگی برای پشتیبانی آنلاین مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This creates a private, writable version of /usr and /opt.
[ترجمه گوگل]این یک نسخه خصوصی و قابل نوشتن از /usr و /opt ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]این یک نسخه خصوصی، قابل نوشتن از \/ usr و \/ یا انتخاب را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Whereas the designed tag is readable and writable, E2PROM is adopted as the memory unit.
[ترجمه گوگل]در حالی که تگ طراحی شده قابل خواندن و نوشتن است، E2PROM به عنوان واحد حافظه پذیرفته شده است
[ترجمه ترگمان]در حالی که برچسب طراحی خوانا و قابل نوشتن است، E۲PROM به عنوان واحد حافظه بکار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Each WPAR has its own dedicated, writable file system.
[ترجمه گوگل]هر WPAR سیستم فایل اختصاصی و قابل نوشتن خود را دارد
[ترجمه ترگمان]هر WPAR دارای سیستم پرونده ای اختصاصی و قابل نوشتن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Before using the external storage, you must see if it is available, and if it is writable.
[ترجمه گوگل]قبل از استفاده از حافظه خارجی، باید ببینید که آیا در دسترس است و آیا قابل نوشتن است یا خیر
[ترجمه ترگمان]قبل از استفاده از ذخیره سازی خارجی، باید ببینید که در دسترس است، و اگر قابل نوشتن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A user can simply interact with an online form to modify the writable service elements (for example, the bandwidth).
[ترجمه گوگل]یک کاربر می تواند به سادگی با یک فرم آنلاین تعامل داشته باشد تا عناصر سرویس قابل نوشتن (مثلاً پهنای باند) را تغییر دهد
[ترجمه ترگمان]یک کاربر می تواند به سادگی با یک فرم آنلاین برای اصلاح عناصر خدمات قابل نوشتن (برای مثال، پهنای باند)تعامل داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If business personal data is stored locally, the users' writable directories must be included in the backup.
[ترجمه گوگل]اگر داده های شخصی کسب و کار به صورت محلی ذخیره می شود، دایرکتوری های قابل نوشتن کاربران باید در نسخه پشتیبان گنجانده شود
[ترجمه ترگمان]اگر داده های شخصی کسب وکار به طور محلی ذخیره شوند، دایرکتوری قابل نوشتن کاربران باید در پشتیبان گنجانده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With security enabled, the default security level is for the persisted objects to be readable by the public and writable by the super user (the newly created user).
[ترجمه گوگل]با فعال بودن امنیت، سطح امنیتی پیش‌فرض این است که اشیاء باقی‌مانده برای عموم قابل خواندن و توسط کاربر فوق‌العاده (کاربر تازه ایجاد شده) قابل نوشتن باشند
[ترجمه ترگمان]در حالی که امنیت به کار انداخته شده، سطح امنیتی پیش فرض برای اشیای باقی مانده برای قابل خواندن توسط عموم و قابل نوشتن توسط کاربر فوق العاده (کاربر جدید ایجاد شده)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The open() system call determines whether the mapping is readable or writable.
[ترجمه گوگل]فراخوانی سیستم open() تعیین می کند که آیا نقشه قابل خواندن یا نوشتن است
[ترجمه ترگمان]فراخوانی سیستم باز تعیین می کند که آیا نقشه برداری قابل خواندن است یا قابل نوشتن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After adding the lines and verifying that your output directory is writable, restart your Web server.
[ترجمه گوگل]پس از افزودن خطوط و تأیید اینکه دایرکتوری خروجی شما قابل نوشتن است، وب سرور خود را مجددا راه اندازی کنید
[ترجمه ترگمان]بعد از اضافه کردن خطوط و تایید اینکه دایرکتوری خروجی تان قابل نوشتن است، کارگزار وب خود را راه اندازی مجدد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The pipe is readable by the user-space application and writable by the kernel side.
[ترجمه گوگل]لوله توسط برنامه فضای کاربر قابل خواندن و توسط سمت هسته قابل نوشتن است
[ترجمه ترگمان]این لوله توسط برنامه کاربری فضایی قابل خواندن و قابل نوشتن توسط طرف هسته قابل خواندن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some features left out are complete trigger support and writable views.
[ترجمه گوگل]برخی از ویژگی‌های حذف شده عبارتند از: پشتیبانی کامل از ماشه و نماهای قابل نوشتن
[ترجمه ترگمان]برخی از ویژگی های باقی مانده، پشتیبانی از پشتیبانی و قابل نوشتن کامل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. First generation DVD players were made at a time when writable DVDs didn't exist.
[ترجمه گوگل]نسل اول پخش کننده های DVD در زمانی ساخته شد که دی وی دی های قابل نوشتن وجود نداشتند
[ترجمه ترگمان]اولین تولید دی وی دی در زمانی ساخته شد که دی وی دی قابل نوشتن نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس