writ large

جمله های نمونه

1. Disappointment was writ large on the face of the loser.
[ترجمه هلیا] ناامیدی از صورتش پیدا بود
|
[ترجمه گوگل]ناامیدی بر چهره بازنده بزرگ نوشته شده بود
[ترجمه ترگمان]نا امیدی روی صورت یک بازنده بزرگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This policy is liberalism writ large.
[ترجمه گوگل]این سیاست لیبرالیسم بزرگ نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]این سیاست، یک لیبرالیسم بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mistrust was writ large on her face.
[ترجمه گوگل]بی اعتمادی بزرگ روی صورتش نوشته شده بود
[ترجمه ترگمان]Mistrust روی صورت او خیلی بزرگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Hollywood is often said to be American society writ large.
[ترجمه گوگل]اغلب گفته می شود که هالیوود جامعه آمریکایی بزرگی است
[ترجمه ترگمان]هالیوود اغلب گفته می شود که جامعه آمریکایی بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This is an example of bureaucracy writ large.
[ترجمه گوگل]این نمونه ای از بوروکراسی بزرگ است
[ترجمه ترگمان]این مثالی از یک حکم بروکراسی بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her distress was writ large in her face.
[ترجمه گوگل]ناراحتی‌اش در چهره‌اش نوشته شده بود
[ترجمه ترگمان]اندوه او بیش از حد بزرگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I could see the curiosity writ large on Rose's face.
[ترجمه گوگل]می توانستم حس کنجکاوی را روی صورت رز ببینم
[ترجمه ترگمان]می توانستم کنجکاوی بر روی صورت رز را ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is old-style materialism writ large.
[ترجمه گوگل]این ماتریالیسم به سبک قدیمی است که بزرگ نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]این مادی گرایی سبک قدیمی است که بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In it judgement was writ large.
[ترجمه گوگل]در آن قضاوت بزرگ نوشته شده بود
[ترجمه ترگمان]در آن، قضاوت حکم بزرگی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Anderson views the United Nations as a democracy writ large.
[ترجمه گوگل]اندرسون سازمان ملل را به عنوان یک دموکراسی بزرگ می بیند
[ترجمه ترگمان]اندرسون سازمان ملل را به عنوان یک دموکراسی در نظر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. How is it possible that life writ large could be optimizing conditions for its own uses?
[ترجمه گوگل]چگونه ممکن است که life writ بزرگ بتواند شرایط را برای مصارف خود بهینه کند؟
[ترجمه ترگمان]چگونه ممکن است که حاکمیت می تواند شرایط را برای مصارف خود بهینه سازی کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Her life was her personality writ large.
[ترجمه گوگل]زندگی او شخصیت بزرگ او بود
[ترجمه ترگمان]زندگی او حکم شخصیت او بزرگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Everybody said, with disapprobation writ large upon their faces.
[ترجمه گوگل]همه با نارضایتی بزرگی روی صورتشان می‌گفتند
[ترجمه ترگمان]همه می گفتند که بر چهره شان آثار نارضایتی دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The party's new philosophies are little more than their old beliefs writ large.
[ترجمه گوگل]فلسفه های جدید حزب کمی بیشتر از باورهای قدیمی آن هاست
[ترجمه ترگمان]فلسفه جدید حزب کمی بیش از عقاید قدیمی آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• made more evident, made more prominent

پیشنهاد کاربران

در مقیاس کلان. همان، منتها در مقیاس کلان
نسخه مشهود، بسیار مشهود
writ ​large
: on a larger scale or in a more prominent manner
the problems of modern totalitarianism are only our own problems writ large
— The Times Literary Supplement ( London )
Merriam Webster
نسخه بزرگتر و آشکار تر برجسته تر چیزی
به عینه، آشکارا
کاملا معلوم، به کُلی مشخص، به شدت هویدا
If one thing is another thing writ large, it is similar to it but larger or more obvious ( cambridge dictionary ) = همان، یکی.
عیان، بسیار مشهود

بپرس