• (1)تعریف: a protective band worn around the wrist.
• (2)تعریف: a bracelet. • مشابه: bracelet
جمله های نمونه
1. The diamond wristlet is very beautiful.
[ترجمه ترجمه درست] دستبند الماس بسیار زیبا است
|
[ترجمه گوگل]دستبند الماس بسیار زیباست [ترجمه ترگمان]The الماس بسیار زیبا است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. This red wristlet of silk has been sacralized by Buddhist Trinity.
[ترجمه گوگل]این مچ ابریشم قرمز توسط ترینیتی بودایی مقدس شده است [ترجمه ترگمان]این ابریشم قرمز ابریشمی به دست تثلیث بودا کشیده شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Please advise status of mirror stones for wristlet clutch style 5620-MR. You will need to send them to me so I can glue them on.
[ترجمه گوگل]لطفا وضعیت سنگ های آینه ای را برای سبک کلاچ مچی 5620-MR راهنمایی کنید باید آنها را برای من بفرستید تا بتوانم آنها را بچسبانم [ترجمه ترگمان]لطفا به وضعیت سنگ های آینه ای برای سبک کلاچ wristlet advise - - MR باید آن ها را به من بفرستید تا بتوانم آن ها را چسب کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. "Smile Wristlet" has developed a complete line of ten styles to grace Beijing Olympic volunteers.
[ترجمه گوگل]"مچ بند لبخند" یک خط کامل از ده سبک را برای ظرافت داوطلبان المپیک پکن ایجاد کرده است [ترجمه ترگمان]\"Wristlet Smile\" یک خط کامل از ده سبک را برای لطف داوطلبان المپیک پکن ایجاد کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Wristlet clutch style 5620 - the piping on the flap of the clutch does not look good.
[ترجمه گوگل]کلاچ مچی مدل 5620 - لوله کشی روی فلپ کلاچ خوب به نظر نمی رسد [ترجمه ترگمان]piping به سبک wristlet - the که در چنگ است خوب به نظر نمی رسد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There is also a silver calfskin wristlet strap adorned with Silver Shade Crystal Mesh and a palladium Swarovski medallion.
[ترجمه گوگل]همچنین یک بند مچبند از پوست گوساله نقرهای که با مش کریستال سایه نقرهای و مدالیون سواروسکی پالادیوم تزئین شده است وجود دارد [ترجمه ترگمان]همچنین یک strap silver calfskin با مدال نقره Shade Mesh و یک مدال Swarovski palladium نیز وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Wristlet clutch 5620-LB gets an ornament.
[ترجمه گوگل]کلاچ مچی 5620-LB زینتی می گیرد [ترجمه ترگمان] clutch ۵۶۲۰ \"،\" ۵۶۲۰ - lb \"باعث افتخار میشه\" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Jade Ring and Jade Wristlet were delicately made from jade of high quality. They may be used as decorative ornaments.
[ترجمه گوگل]انگشتر جید و مچ یشم با ظرافت از یشم با کیفیت بالا ساخته شده اند آنها می توانند به عنوان تزئینات تزئینی استفاده شوند [ترجمه ترگمان]The جید و جید Wristlet با ظرافت از یشم سبز ساخته شدند آن ها ممکن است به عنوان تزیینات تزیینی استفاده شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Beautiful is thy wristlet, decked with stars and cunningly wrought in myriad - coloured jewels.
[ترجمه گوگل]زیباست مچ دست تو که با ستارگان تزئین شده و با حیله گری در جواهرات رنگارنگ بی شمار ساخته شده است [ترجمه ترگمان]زیبا است، آراسته به ستارگان، پر ستاره است و با انواع بی شمار جواهرات گوناگون [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. An elegant large wristlet that can be worn solo as a small handbag—and travel from day to evening with ease.
[ترجمه گوگل]یک مچبند بزرگ و زیبا که میتوان آن را بهصورت انفرادی به عنوان یک کیف دستی کوچک استفاده کرد و به راحتی از روز تا عصر سفر کرد [ترجمه ترگمان]یک wristlet بزرگ و ظریف که می تواند به عنوان یک کیف دستی کوچک استفاده شود - و از روز تا عصر با راحتی سفر کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Oh, and flowers—I got a wristlet for Sue, a flower for my lapel and two poinsettias for the mantel.
[ترجمه گوگل]اوه، و گلها - من یک مچ بند برای سو، یک گل برای یقه ام و دو پوان ستیا برای مانتو گرفتم [ترجمه ترگمان]اوه، و گل - من یه گل برای سو، یه گل برای یقه و دوتا poinsettias برای طاقچه شومینه دارم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You have no makeup, no change of clothes, just off his wig and hair, grabbed a huge dark red wristlet, sped out of the dressing room.
[ترجمه گوگل]نه آرایشی داری، نه لباست را عوض می کنی، فقط از کلاه گیس و موهایش، یک مچ بند بزرگ قرمز تیره را گرفت و با سرعت از رختکن بیرون رفت [ترجمه ترگمان]تو هیچ آرایش نکردی، نه تغییر لباس، فقط ازسر کلاه و موی سر بلند و با عجله از اتاق رخت کن بیرون پرید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Jacky Cheung has been seen in many occasions dressed in black and wearing a black wristlet in memory of the quake victims.
[ترجمه گوگل]جکی چونگ در بسیاری از مواقع با لباس مشکی و مچبند مشکی به یاد قربانیان زلزله دیده شده است [ترجمه ترگمان]جکی در بسیاری از موارد در لباس سیاه دیده می شود و لباس سیاه رنگی به یاد قربانیان زلزله به تن می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
دو معنی دارد: ۱. کیف دستی معمولا کوچک در سایز کیف پول که یک بند دارد که دور دست می پیچد مثال: My husband bought a very beautiful wristlet for my birthday present. همسرم برای کادوی تولدم یک کیف دستی بند دار خیلی خوشکل خرید. ... [مشاهده متن کامل]
معنی دوم: مچ بند. دستبند. النگو. بازوبند مثال: The diamond wristlet is very beautiful. این دستبند الماس بسیار زیبا و قشنگ است.
کیف دستی کوچک و باریک با بند کوچک که دور مچ دست قرار میگیرد