1. Almost all hospitals use a wrist-band of some kind with your name and details on it.
[ترجمه گوگل]تقریباً همه بیمارستانها از نوعی مچبند استفاده میکنند که نام و مشخصات شما روی آن است
[ترجمه ترگمان]تقریبا تمام بیمارستان ها از دسته ای از دسته ای با نام و جزئیات خود در آن استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Pure terror-driven reflex brought the mini-blazers in my wristbands into action.
[ترجمه گوگل]رفلکس ناب وحشت محور، مینی بلیزرهای موجود در مچ بند من را وارد عمل کرد
[ترجمه ترگمان]عکس العمل محض، the کوچک را در سر آستین ها به عمل آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Wear a plastic wristband printed with your last name and social-security number.
[ترجمه گوگل]یک مچ بند پلاستیکی با نام خانوادگی و شماره سازمان تامین اجتماعی خود بپوشید
[ترجمه ترگمان]یک wristband پلاستیکی که با نام خانوادگی تان و شماره امنیت اجتماعی چاپ می شود، بپوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He has to wear a security wristband and be under constant supervision.
[ترجمه گوگل]او باید مچ بند امنیتی ببندد و تحت نظارت دائمی باشد
[ترجمه ترگمان]او باید یک محافظ امنیتی بپوشد و تحت نظارت مداوم قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The wristband has a velcro strap clasp.
[ترجمه گوگل]مچ بند دارای بند بند نواری است
[ترجمه ترگمان]The دارای یک گیرای طلایی رنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Functional dry - fit vest, wristband watch, towel and cracked heel cream.
[ترجمه گوگل]عملکرد خشک - جلیقه مناسب، ساعت مچ بند، حوله و کرم پاشنه ترک خورده
[ترجمه ترگمان]جلیقه مناسب خشک، ساعت مچی، حوله و کرم پودر ترک خورده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. If a colored wristband is enough to skew your moral judgment, imagine how you are affected by the "D" or the "R" label on your voting registration.
[ترجمه گوگل]اگر یک مچ بند رنگی برای منحرف کردن قضاوت اخلاقی شما کافی است، تصور کنید که چگونه تحت تأثیر برچسب "D" یا "R" در ثبت نام رای خود قرار گرفته اید
[ترجمه ترگمان]اگر یک wristband رنگی به اندازه کافی برای انحراف قضاوت اخلاقی شما کافی باشد، تصور کنید که چگونه تحت تاثیر \"D\" یا برچسب \"R\" در ثبت رای خود قرار می گیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Guests will now be given a wristband to identify them as paying customers.
[ترجمه گوگل]اکنون به مهمانان یک مچ بند داده می شود تا آنها را به عنوان مشتریان پرداخت کننده شناسایی کند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر مهمان ها به یک wristband داده خواهند شد تا آن ها را به عنوان پرداخت مشتری شناسایی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A sensing wristband automatically detects a fall or heart problems in an elderly occupant and can send an alert.
[ترجمه گوگل]یک مچ بند حسگر به طور خودکار سقوط یا مشکلات قلبی یک سرنشین مسن را تشخیص می دهد و می تواند هشدار ارسال کند
[ترجمه ترگمان]یک حس کننده حسی به طور خودکار دچار مشکل افتادن یا افتادن مشکلات قلبی در یک فرد مسن می شود و می تواند هشداری ارسال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Mr Tabuni wears a wristband emblazoned with morning star.
[ترجمه گوگل]آقای تابونی مچ بند منقش به ستاره صبح را می بندد
[ترجمه ترگمان]آقای Tabuni یک wristband مزین به ستاره صبح می پوشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Its new UP is a slick, water-resistant wristband with a built-in accelerometer, much like Apple's (AAPL) iPhone.
[ترجمه گوگل]UP جدید آن یک مچ بند نرم و مقاوم در برابر آب با یک شتاب سنج داخلی است که بسیار شبیه آیفون اپل (AAPL) است
[ترجمه ترگمان]این روش جدید، یک wristband مقاوم در برابر آب با یک شتاب سنج توکار است، که بیشتر شبیه به آیفون (AAPL)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A functioning prototype of the wristband technology exists, but it's still too bulky.
[ترجمه گوگل]یک نمونه اولیه کارآمد از فناوری مچ بند وجود دارد، اما هنوز خیلی حجیم است
[ترجمه ترگمان]یک نمونه اولیه از فن آوری wristband وجود دارد، اما هنوز خیلی حجیم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The wristband was getting close, but you still had to take out your cell phone to look at the information.
[ترجمه گوگل]مچ بند در حال نزدیک شدن بود، اما شما همچنان مجبور بودید تلفن همراه خود را بیرون بیاورید تا به اطلاعات نگاه کنید
[ترجمه ترگمان]سر آستین داشت نزدیک می شد، اما هنوز باید موبایلت را برداری تا به اطلاعات نگاه کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The wristband communicates with the home system wirelessly.
[ترجمه گوگل]مچ بند به صورت بی سیم با سیستم خانه ارتباط برقرار می کند
[ترجمه ترگمان]The بدون سیم با سیستم خانگی ارتباط برقرار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Results: 91% of pregnant women choose hospital wristband as identification mark, 100% of the obstetric nurses, midwives and nurses in operating room select wristband as a symbol knowledge.
[ترجمه گوگل]یافتهها: 91 درصد زنان باردار مچبند بیمارستانی را بهعنوان علامت شناسایی، 100 درصد از پرستاران، ماماها و پرستاران اتاق عمل، مچبند را بهعنوان نماد دانش انتخاب میکنند
[ترجمه ترگمان]نتایج: ۹۱ % زنان باردار بیمارستان hospital را به عنوان علامت شناسایی انتخاب می کنند، ۱۰۰ % پرستاران obstetric، ماماها و پرستاران در اتاق عمل wristband را به عنوان یک دانش نماد انتخاب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید