wrinkly


چین دار، پر چین

جمله های نمونه

1. He was a smallish, greying man, with a wrinkly face.
[ترجمه گوگل]او مردی کوچک و خاکستری با صورت چروکیده بود
[ترجمه ترگمان]مرد ریز اندامی بود که به رنگ خاکستری درآمده بود و صورتش چین و چروک افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He gazed with deep feeling at his mother's wrinkly face.
[ترجمه گوگل]با احساس عمیقی به صورت چروکیده مادرش خیره شد
[ترجمه ترگمان]با احساسی عمیق به صورت چروکیده مادرش می نگریست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Su destroys snow a morsel reduced wrinkly knot the brows, where did she give misdemeanour to a baby?Have no . . . . . . just still thoroughly.
[ترجمه گوگل]سو برف را از بین می برد یک لقمه کاهش گره چروک ابرو، از کجا او را جنایت به یک نوزاد؟ ندارد فقط هنوز به طور کامل
[ترجمه ترگمان]Su یک لقمه نان به ابرو می آورد و ابرو درهم می کشد، و این گناه را از کجا به بچه می دهد؟ از این به بعد هم خبری نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I think your jeans look really good wrinkly.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم شلوار جین شما واقعاً چروک شده به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که جین شما واقعا چروکیده به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bacon and eggs can make you wrinkly, say scientists searching for the secret of looking young.
[ترجمه گوگل]دانشمندانی که به دنبال راز جوان به نظر رسیدن هستند، می گویند بیکن و تخم مرغ می توانند شما را چروک کنند
[ترجمه ترگمان]بیکن و تخم مرغ می توانند شما را چروکیده کنند، مثلا دانشمندان که به دنبال راز جوانی می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Cry more can let beautiful cheek wrinkly, that can become ugly!
[ترجمه گوگل]گریه بیشتر می تواند گونه های زیبا را چروک کند، که می تواند زشت شود!
[ترجمه ترگمان]گریه کنید اگر بیشتر گریه کنید می توانید گونه زیبایی را که ممکن است زشت شود، بگذارید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What's erroneous and vigorously . . . . . . burning leave wrinkly wrinkly delicate eyebrow, Su destroys the facial expression of snow pale like snow, such of flimsiness.
[ترجمه گوگل]چه اشتباه و شدید سوزاندن ابرو چروک و چروک ظریف، سو حالت صورت برف رنگ پریده مانند برف را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]چه نادرست و با حرارت، eyebrow چین و چروک و چروکیده، Su چهره رنگ پریده برف را، مثل برف، مثل برف، نابود می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His wrinkly face goes down to his hardship during his life.
[ترجمه گوگل]صورت چروک او در طول زندگی به سختی او می رود
[ترجمه ترگمان]صورت چروکیده او در طول زندگی به سختی پیش می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. While sinking into thinking, the dwindling linkman drank the pink ink sprinkled on the wrinkly paper.
[ترجمه گوگل]در حالی که در فکر فرو می رفت، رابط رو به کاهش جوهر صورتی را که روی کاغذ چروک شده پاشیده بود، نوشید
[ترجمه ترگمان]در حالی که داشت به فکر فرو می رفت، آب تحلیل رفته جوهر صورتی رنگی را که روی کاغذ چروک افتاده بود نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Whellole sinking into thellonking, the shrinking linkman drank the pink ink sprinkled on the wrinkly paper.
[ترجمه گوگل]با غرق شدن در لانکینگ، مرد پیوند دهنده در حال کوچک شدن جوهر صورتی را که روی کاغذ چروک شده پاشیده شده بود نوشید
[ترجمه ترگمان]Whellole در thellonking فرو رفت و linkman کوچک جوهر صورتی رنگی را که روی کاغذ چروک افتاده بود نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. While sinking into considering, the dwindling linkman drank the roseate ink spattered on the wrinkly paper.
[ترجمه گوگل]در حالی که به فکر فرو می رفت، مرد پیوند دهنده رو به کاهش، جوهر گل رز را که روی کاغذ چروک شده پاشیده شده بود نوشید
[ترجمه ترگمان]در حالی که غرق در اندیشه بود، the که در حال تحلیل رفته بود، جوهر سرخ رنگی را که روی کاغذ چروک انداخته بود نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You could also put it in a pannier and carry it on a rack, which is a good option, but you might not want your clothes wrinkly for some reason.
[ترجمه گوگل]همچنین می توانید آن را در یک تابه قرار دهید و روی قفسه حمل کنید که گزینه خوبی است، اما ممکن است به دلایلی نخواهید لباس هایتان چروک شود
[ترجمه ترگمان]شما هم چنین می توانید آن را در یک قفسه قرار دهید و آن را روی یک قفسه قرار دهید، که یک گزینه خوب است، اما ممکن است شما به دلیل نامعلومی نخواهید لباس خود را بپوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. While sinking into thinking, the shrinking linkman drank the pink ink rinkled on the wrinkly paper.
[ترجمه گوگل]در حالی که در فکر فرو می رفت، مرد پیوند دهنده در حال کوچک شدن جوهر صورتی را که روی کاغذ چروک شده بود نوشید
[ترجمه ترگمان]در حالی که داشت به فکر فرو می رفت، the کوچک، جوهر صورتی رنگی را که روی کاغذ چروک افتاده بود، نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. While sinking into thinking, the shrinking linkman drank the pink ink sprinkled on the wrinkly paper.
[ترجمه گوگل]در حالی که در فکر فرو می رفت، مرد پیوند دهنده در حال کوچک شدن جوهر صورتی را که روی کاغذ چروک شده پاشیده شده بود نوشید
[ترجمه ترگمان]در حالی که داشت به فکر فرو می رفت، the کوچک، جوهر صورتی رنگی را که روی کاغذ چروک افتاده بود، نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• full of wrinkles, creased, lined, corrugated

پیشنهاد کاربران

چین و چروک دار، چروکیده، صفت برای پوست انسان و پارچه هست
( پر ) چین، ( پر ) چروک
مثال:
. To a wonderful mother with wrinkly skin, this card was concocted by one of your kin
چروکیده
*** توجه داشته باشید که این تکه کلام افراد نوجوان و جوان زمانی که پیرمردی آنها را مورد تمسخر قرار دهد، است. ***
...
[مشاهده متن کامل]

. I don't want to be the last old wrinkly man standing

بپرس