1. suspense was wrenching at (the pit of) his stomach
هیجان دلش را به پیچ و تاب آورده بود.
2. to loosen rusty nuts by wrenching
با پیچاندن شدید مهره های زنگ زده را شل کردن
3. He grabbed Ben, wrenching him away from his mother.
[ترجمه گوگل]او بن را گرفت و او را از مادرش دور کرد
[ترجمه ترگمان]او بن را گرفت و از مادرش جدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او بن را گرفت و از مادرش جدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The photographer tripped over a lead, wrenching a microphone from its stand.
[ترجمه گوگل]عکاس از روی یک سرب زمین خورد و یک میکروفون را از روی پایه آن جدا کرد
[ترجمه ترگمان]عکاس به بالای یک سرب سر خورد و میکروفون را از جایگاه خود به بیرون پرتاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عکاس به بالای یک سرب سر خورد و میکروفون را از جایگاه خود به بیرون پرتاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. All I remember is the wrenching loss as l watched the last birch disappear. l have relived it again and again.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که به یاد میآورم فقدان سختی است که آخرین غان را تماشا میکردم بارها و بارها آن را زنده کرده ام
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که به یاد دارم از دست دادن آخرین درخت غان هست من بارها و بارها آن را بارها و بارها احساس کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که به یاد دارم از دست دادن آخرین درخت غان هست من بارها و بارها آن را بارها و بارها احساس کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Over Elliott's shoulder, Culley could see Goldman wrenching at the handle on the french windows.
[ترجمه گوگل]روی شانه الیوت، کالی میتوانست گلدمن را ببیند که دستگیره پنجرههای فرانسوی را فشار میدهد
[ترجمه ترگمان]بالای شانه الیوت، Culley could Goldman را می دید که بر دستگیره پنجره فرانسه تاب می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بالای شانه الیوت، Culley could Goldman را می دید که بر دستگیره پنجره فرانسه تاب می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It was a wrenching moment for Feingold: He stood sharply defined against a background that was all too schematic.
[ترجمه گوگل]برای فینگولد لحظهای دردناک بود: او در برابر پسزمینهای کاملاً شماتیک ایستاده بود
[ترجمه ترگمان]این یک لحظه دردناک برای Feingold بود: او به شدت علیه یک پس زمینه که همه چیز طرح کلی بود، تعریف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک لحظه دردناک برای Feingold بود: او به شدت علیه یک پس زمینه که همه چیز طرح کلی بود، تعریف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The bolt came away with a tacky wrenching sensation.
[ترجمه گوگل]پیچ و مهره با یک احساس آزاردهنده از بین رفت
[ترجمه ترگمان] آذرخش با یه احساس wrenching از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] آذرخش با یه احساس wrenching از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Her flailing hand slipped down to the pack, wrenching its cords open, just as cruel fingers seized her arm.
[ترجمه گوگل]دستش که در حال لرزیدن بود، به سمت گلوله لیز خورد و تارهای آن را باز کرد، درست زمانی که انگشتان بی رحم بازوی او را گرفتند
[ترجمه ترگمان]دستش را به سمت کوله پشتی اش تکان داد، cords را باز کرد، درست همان طور که انگشتان بی رحما نه ای بازویش را گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دستش را به سمت کوله پشتی اش تکان داد، cords را باز کرد، درست همان طور که انگشتان بی رحما نه ای بازویش را گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It is early faulting andwith structural reverse and wrenching strike slipping, especially its well developed sub - fractures.
[ترجمه گوگل]این گسل زودرس است و دارای لغزش معکوس ساختاری و ضربه آچاری، به ویژه شکستگی های فرعی آن به خوبی توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]این faulting اولیه، slipping سازه ای معکوس کننده معکوس و شکست دادن ضربه، به ویژه fractures که به خوبی توسعه یافته است، را در بر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این faulting اولیه، slipping سازه ای معکوس کننده معکوس و شکست دادن ضربه، به ویژه fractures که به خوبی توسعه یافته است، را در بر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A cold gust swept across her exposed breast, wrenching her back to reality.
[ترجمه گوگل]تندباد سردی بر سینههای در معرض دید او هجوم آورد و او را به واقعیت بازگرداند
[ترجمه ترگمان]یک ضربه شدید در سینه او رد شد و او را به سمت واقعیت کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک ضربه شدید در سینه او رد شد و او را به سمت واقعیت کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. China has been through a wrenching series of changes and experiments.
[ترجمه گوگل]چین یک سری تغییرات و آزمایشات سخت را پشت سر گذاشته است
[ترجمه ترگمان]چین از طریق یک سری از تغییرات و آزمایش ها رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چین از طریق یک سری از تغییرات و آزمایش ها رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They were wrenching, but absolutely necessary for Chrysler's survialsurvival.
[ترجمه گوگل]آنها آزار دهنده بودند، اما برای بقای کرایسلر کاملا ضروری بودند
[ترجمه ترگمان]ان ها در حال شکستن بودند، اما به طور قطع لازم بود که survialsurvival را پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ان ها در حال شکستن بودند، اما به طور قطع لازم بود که survialsurvival را پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The wrenching juxtaposition of warm air and cool water shocked me most.
[ترجمه گوگل]کنار هم قرار گرفتن آزاردهنده هوای گرم و آب خنک بیشتر مرا شوکه کرد
[ترجمه ترگمان]خشکی هوای گرم و آب سرد بیشتر مرا شوکه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خشکی هوای گرم و آب سرد بیشتر مرا شوکه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Acute orchitis, wrenching of testicle, tumor of testicle and hematomata of testicle were studied by color Doppler flow imaging(CDFI).
[ترجمه گوگل]ارکیت حاد، چروکیدگی بیضه، تومور بیضه و هماتومات بیضه با روش تصویربرداری جریان داپلر رنگی (CDFI) مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]orchitis حاد، wrenching of، تومور of و hematomata of به وسیله تصویربرداری جریان داپلر رنگی (CDFI مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]orchitis حاد، wrenching of، تومور of و hematomata of به وسیله تصویربرداری جریان داپلر رنگی (CDFI مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید