wrecker

/ˈrekər//ˈrekə/

معنی: مخرب، اوراقچی
معانی دیگر: (شخص یا دستگاه) درهم کوبنده، اسقاط کننده، خراب کننده، فروپاشگر، کلنگ دار، ویرانگر، تباه کننده، کامیون ویژه ی حمل اتومبیل های متلاشی شده در اثر تصادف و غیره، لاشه کش وسایط نقلیه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who wrecks, engages in wrecking, or causes a wreck.

- a wrecker of friendships
[ترجمه A.A] یک دوبهم زن
|
[ترجمه گوگل] ویران کننده دوستی ها
[ترجمه ترگمان] یک کامیون پر از دوستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- a house wrecker
[ترجمه گوگل] یک خانه خراب
[ترجمه ترگمان] یه خونه خراب کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: one that removes wreckage, as after a collision, or recovers salvage, as from a shipwreck.

(3) تعریف: a truck equipped to tow wrecked or disabled vehicles; tow truck.

جمله های نمونه

1. house wrecker
(شخص یا دستگاه) خراب کننده ی خانه های کلنگی،خانه کوب

2. She accused him of being a marriage wrecker.
[ترجمه گوگل]او او را متهم به خرابکاری ازدواج کرد
[ترجمه ترگمان]اون بهش تهمت زد که یه جرثقیل ازدواج بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She saw him as the wrecker of all her dreams.
[ترجمه گوگل]او را به عنوان ویران کننده تمام رویاهای خود می دید
[ترجمه ترگمان]او را به صورت جرثقیل تمام رویاهایش می دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But Verkhovensky the wrecker is unrelated to anything that had gone before, except in the new-seeing eye of his creator.
[ترجمه گوگل]اما ورخوفنسکی ویرانگر با هیچ چیز قبلی ارتباطی ندارد، مگر در نگاه تازه‌بین خالقش
[ترجمه ترگمان]اما خراب کردن جرثقیل ارتباطی به هر چیزی که قبلا رفته بود نداشت، به جز اینکه چشم خالق او را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Since those days he has called me a wrecker.
[ترجمه گوگل]از آن روزها به من می گفت ویرانگر
[ترجمه ترگمان]از اون روزی که بهم زنگ زد یه جرثقیل بهم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I believe we all strive to be the builder of strong clubs and not their "wrecker. "
[ترجمه گوگل]من معتقدم همه ما تلاش می کنیم سازنده باشگاه های قوی باشیم و نه "ویران کننده" آنها
[ترجمه ترگمان]من معتقدم که همه ما تلاش می کنیم که سازنده باشگاه های قوی باشیم نه \"جرثقیل\" آن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The wrecker moved the wrecked cars to a safe place.
[ترجمه گوگل]خرابکار خودروهای خراب را به مکان امنی منتقل کرد
[ترجمه ترگمان]جرثقیل ماشین را به جای امنی منتقل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They use these devices-- - it's called a wrecker ball-- they use them to demolish buildings.
[ترجمه گوگل]آنها از این وسایل استفاده می کنند -- - به آن توپ ویران می گویند - از آنها برای تخریب ساختمان ها استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها از این وسایل استفاده می کنند - - از آن ها برای تخریب ساختمان ها استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She is perceived to be a home wrecker .
[ترجمه گوگل]تصور می شود که او یک خرابکار خانه است
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک کامیون خانگی تلقی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Dire Pithi Wrecker, Plunderer as well as Dire Guristas Wrecker and Plunderer were having orbit range problems for guns and missile. This has been fixed.
[ترجمه گوگل]Dire Pithi Wrecker، Plunderer و همچنین Dire Guristas Wrecker و Plunderer مشکلات برد مداری برای تفنگ و موشک داشتند این رفع شده است
[ترجمه ترگمان]Dire Pithi wrecker، plunderer و well Guristas wrecker و plunderer با مشکلات برد در مدار برای اسلحه و موشک بوده اند این موضوع ثابت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And everywhere is a plate "Cheap wrecker".
[ترجمه گوگل]و همه جا یک بشقاب "خراب کننده ارزان" است
[ترجمه ترگمان]و همه جا یک صفحه \"کامیون ارزان\" هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Love is a great wrecker of peace of mind.
[ترجمه گوگل]عشق مخرب بزرگ آرامش ذهن است
[ترجمه ترگمان]عشق یک مانع بزرگ آرامش ذهن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It could be said as brusquely of Iago that he is just a wrecker.
[ترجمه گوگل]می توان گفت که یاگو بی رحمانه است که او فقط یک ویرانگر است
[ترجمه ترگمان]با لحنی تند و خشن گفت که او فقط یک جرثقیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His madness became clear in 2000, when, to his amazement, he lost what amounted to a referendum on his two-decade rule. Mr Mugabe turned wrecker.
[ترجمه گوگل]دیوانگی او در سال 2000 آشکار شد، زمانی که در کمال تعجب او چیزی را که به عنوان یک همه پرسی در مورد حکومت دو دهه ای خود از دست داد آقای موگابه ویران شد
[ترجمه ترگمان]جنون او در سال ۲۰۰۰ آشکار شد، در حالی که با شگفتی خود آنچه را که به یک همه پرسی در دو دهه حکومت او انجامید از دست داد آقای موگابه به طرف کامیون برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مخرب (اسم)
destroyer, wrecker

اوراقچی (اسم)
wrecker

انگلیسی به انگلیسی

• machine that wrecks, machine that tears down; one that salvages or removes wrecks; rescue vehicle; one who wrecks or tears down buildings as a profession; one who loots shipwrecked or destroyed ships
a wrecker is someone who destroys or spoils something.
a wrecker is also a truck which can remove broken down vehicles or vehicles that are stuck somewhere.

پیشنهاد کاربران

یدک کش، وسیله نقلیه موتوری است که برای کشیدن وسایل نقلیه آسیب دیده به محلی که بتوان آنها را تعمیر یا پرس کرد، مثلاً پس از تصادف استفاده می شود.
ویرانگر، درهم کوبنده
تخریبچی ، اوراقچی ، کسی یا دستگاهی که جهت تخریب کردن به کار میرود
The wreckers destroyed the old building
تخریبچی ها ساختمان قدیمی را ویران کردند
همچنین به معنای ماشینی است که جهت حمل خودروهای تصادفی به کار میرود
...
[مشاهده متن کامل]

As the BMW was not able to move because of the accident the wrecker carried it away
از آنجاییکه بی ام و به دلیل تصادف قادر به حرکت نبود ، خودروی یدک کش آن را حمل کرد

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : wreck
✅️ اسم ( noun ) : wreck / wreckage / wrecker
✅️ صفت ( adjective ) : wrecked
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس