1. wrathful clouds
ابرهای خشم آلود،ابرهای غران
2. wrathful gods
خدایان خشمگین
3. a wrathful lion
شیر شرزه
4. Massive curtains of rain clattered down from wrathful skies, and the streets were full of swishing Audis and Mercedes.
[ترجمه گوگل]پرده های عظیم باران از آسمان خشمگین فرو ریخت و خیابان ها مملو از آئودی ها و مرسدس های هیاهو بود
[ترجمه ترگمان]پرده های بزرگ باران از آسمان عصبانی سرازیر شد و خیابان ها پر از swishing و مرسدس و مرسدس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A creature once feared a wrathful god. Records of its existence date bake hundreds of years.
[ترجمه گوگل]زمانی موجودی از خدای خشمگین می ترسید سوابق تاریخ وجود آن صدها سال است
[ترجمه ترگمان]موجودی که روزگاری از یک خدای خشمگین می ترسید اداره تاریخ این تاریخ صدها سال براش درست می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Mike clench his hand with a wrathful spark in his eyes.
[ترجمه گوگل]مایک دستش را با جرقه ای خشمگین در چشمانش فشار داد
[ترجمه ترگمان]مایک دستش را با برق خشم در چشمانش گره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The wrathful crowd surged forward. The rascal backed away in fear.
[ترجمه گوگل]جمعیت خشمگین به جلو حرکت کردند راغب از ترس عقب رفت
[ترجمه ترگمان]جمعیت خشمگین به جلو هجوم آوردند این پست فطرت از ترس عقب رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A wrathful man stirreth up strife: but he that is slow to anger appeaseth strife.
[ترجمه گوگل]مرد خشمگین نزاع برمی انگیزد، اما کسی که دیر خشمگین است نزاع را آرام می کند
[ترجمه ترگمان]یک مرد خشمگین با خشم به او پرخاش می کند: اما او به خاطر خشم و کش مکش کند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She was exceedingly wrathful and struck at Hurstwood, who dodged.
[ترجمه گوگل]او به شدت عصبانی بود و به هرستوود ضربه زد که طفره رفت
[ترجمه ترگمان]خیلی عصبانی شد و ضربه ای به Hurstwood زد که جا خالی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They trembled before the wrathful queen.
[ترجمه گوگل]آنها در برابر ملکه خشمگین می لرزیدند
[ترجمه ترگمان]آن ها پیش از آن که ملکه عصبانی شوند می لرزیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Voracious consumers of fish, sea lions have been the targets of wrathful fishermen in the San Diego area.
[ترجمه گوگل]مصرف کنندگان حریص ماهی، شیرهای دریایی هدف ماهیگیران خشمگین در منطقه سن دیگو بوده اند
[ترجمه ترگمان]voracious کنندگان ماهی، شیره ای دریایی هدف ماهیگیران خشمگین منطقه سن دیگو بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Pour out thine indignation upon them, and let thy wrathful anger take hold of them.
[ترجمه گوگل]خشم خود را بر آنها بپاش، و خشم خشم خود را بر آنان فرا گیرد
[ترجمه ترگمان]خشم خود را بر آن ها بریز و بگذار خشم غضب تو را به چنگ بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Therefore, tell your self there is no needs making yourself wrathful with those things.
[ترجمه گوگل]بنابراین، به خود بگویید که نیازی نیست خود را با آن چیزها عصبانی کنید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، به خودتان بگویید که نیازی نیست خودتان را با این چیزها خشمگین کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The caster unleashes the Morrigans on the battleground, coloring the skies red and wrathful.
[ترجمه گوگل]کاستور موریگان ها را در میدان نبرد رها می کند و آسمان را قرمز و خشمگین می کند
[ترجمه ترگمان]The the را به سمت میدان نبرد رها می کند و آسمان را سرخ و خشمگین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید