wrapper

/ˈræpər//ˈræpə/

معنی: روپوش، لفاف، پوشه، بالا پوش، لفاف بسته بندی، چادر شب، بسته بندی کاغذ، بارپیچ، جلد کتاب
معانی دیگر: (شخص یا چیز) پیچنده، پیچان، پوشنده، ملاف کننده، لفافه، روکش (کتاب)، پوشش، پوشانه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: that which can be used to wrap; wrapping; wrap.
مشابه: case, wrap

(2) تعریف: one who wraps.

(3) تعریف: a woman's housecoat or robe, usu. fastened with a sash or belt.
مشابه: robe

جمله های نمونه

1. There was a list of ingredients on the wrapper.
[ترجمه گوگل]لیستی از مواد روی بسته بندی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]یه لیست از مواد اولیه روی کاغذ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He dropped a sweet wrapper.
[ترجمه گوگل]یک لفاف شیرین انداخت
[ترجمه ترگمان]کاغذ قشنگی از دستش افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Put the wrapper in the bin.
[ترجمه گوگل]لفاف را در سطل قرار دهید
[ترجمه ترگمان]کاغذ رو بذار تو سطل آشغال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The book arrived in a plain brown wrapper.
[ترجمه گوگل]کتاب در یک لفاف قهوه ای ساده وارد شد
[ترجمه ترگمان]کتاب با کاغذ قهوه ای روشن وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I tossed the zinoviev wrapper and watched Raffles make his move.
[ترجمه گوگل]لفاف زینوویف را پرت کردم و حرکت رافلز را تماشا کردم
[ترجمه ترگمان]من کاغذ zinoviev را پرت کردم و تماشا کردم که را فلز حرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Thrown away like a candy wrapper, thrown away like trash.
[ترجمه گوگل]دور ریخته شده مانند یک بسته بندی آب نبات، دور ریخته شده مانند زباله
[ترجمه ترگمان]، تبعید شدم مثل یه شکلات فروشی مثل آشغال دور شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mars Inc. had a wrapper problem it wanted to keep under wraps.
[ترجمه گوگل]شرکت Mars یک مشکل بسته بندی داشت که می خواست آن را مخفی نگه دارد
[ترجمه ترگمان]شرکت Mars دارای یک مشکل پوششی بود که می خواست آن را مخفی نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He crumpled up the burrito wrapper and bounced it off the rim of the trash can.
[ترجمه گوگل]لفاف بوریتو را مچاله کرد و از لبه سطل زباله پرید
[ترجمه ترگمان]کاغذ burrito را مچاله کرد و به لبه سطل زباله انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Just went around in my wrapper all the livelong day, my mama would faint.
[ترجمه گوگل]فقط در تمام طول روز با لفافم دور می زدم، مادرم غش می کرد
[ترجمه ترگمان]فقط تمام روز رو با لباس من دور و بر گشتیم، مامانم ضعیف می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Please dispose of this wrapper carefully.
[ترجمه گوگل]لطفاً این بسته بندی را با احتیاط دور بیندازید
[ترجمه ترگمان]لطفا این کاغذ رو با دقت تمام کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I slit along the seam of the cardboard wrapper where it had been taped over.
[ترجمه گوگل]من در امتداد درز لفاف مقوایی که روی آن چسبانده شده بود شکاف دادم
[ترجمه ترگمان]من در حالی که پارچه ای را که روی کاغذ چسبانده شده بود، باز کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I helped him take the wrapper off his candy bar.
[ترجمه گوگل]به او کمک کردم لفاف را از روی آب نباتش بردارد
[ترجمه ترگمان]من بهش کمک کردم که شکلات رو از بار his برداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The life wrapper itself adds another layer of costs to the underlying fund management charges.
[ترجمه گوگل]لفاف عمر خود لایه دیگری از هزینه ها را به هزینه های مدیریت صندوق اصلی اضافه می کند
[ترجمه ترگمان]خود پوشش زندگی لایه دیگری از هزینه ها را به هزینه های مربوط به مدیریت صندوق اضافه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She sat up, hugging her wrapper close to her, her eyes searching his face.
[ترجمه گوگل]او نشست، لفافش را نزدیک خود بغل کرد و چشمانش صورتش را جستجو کرد
[ترجمه ترگمان]در حالی که ملافه او را در آغوش گرفته بود، نشست و چشمانش را جستجو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The phar:// stream wrapper can be used to access a file inside a loaded Phar archive, shown below.
[ترجمه گوگل]بسته‌بندی جریان phar:// را می‌توان برای دسترسی به فایلی در داخل بایگانی بارگذاری‌شده Phar، که در زیر نشان داده شده است، استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]The: \/ \/ پوشش جریان می تواند برای دسترسی به پرونده ای در یک آرشیو loaded بارگذاری شده، که در زیر نشان داده شده است، استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

روپوش (اسم)
top, cover, hood, cortex, gown, topcoat, wrapper, duster

لفاف (اسم)
cover, envelopment, envelope, wrapper, wrapping, sheeting, filling, folder, padding

پوشه (اسم)
covering, jacket, membrane, wrapper, folder

بالا پوش (اسم)
overall, coverlet, mantle, wrapper, quilt

لفاف بسته بندی (اسم)
wrapper

چادر شب (اسم)
wrapper

بسته بندی کاغذ (اسم)
wrapper

بارپیچ (اسم)
wrapper, wrapping

جلد کتاب (اسم)
wrapper

انگلیسی به انگلیسی

• jacket, envelope; lid; cover; outer clothing, robe; covering
a wrapper is a piece of paper, plastic, or foil which covers and protects something that you buy.

پیشنهاد کاربران

۱. روکش {کتاب} ۲. لباس خانه
مثال:
He dropped a sweet wrapper.
او کاغذ { روی} آب نبات رو انداخت.
پوشش برای پیچیدن چیزی
Candy wrapper پوست شکلات
( پزشکی ) فرج
Vulva is the latin word for a wrapper
بسته بندی
پوشنده، پوشش دهنده، پوشانه
داده پوش - در داده کاوی
پوشه بند

بپرس