1. he wove his ideas into a fine story
اندیشه های خود را به صورت داستان در آورد.
2. Love is a fabric that nature wove and fantasy embroidered.
[ترجمه گوگل]عشق پارچه ای است که طبیعت آن را بافته و خیال دوزی کرده است
[ترجمه ترگمان]عشق پارچه ای است که طبیعت wove و فانتزی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She wove the four coloured strands together into a ribbon.
[ترجمه گوگل]او چهار رشته رنگی را با هم به شکل یک روبان بافته است
[ترجمه ترگمان]او چهار رشته تار را به هم وصل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She deftly wove the flowers into a garland.
[ترجمه گوگل]او به طرز ماهرانه ای گل ها را در یک گلدسته بافت
[ترجمه ترگمان]با مهارت گل ها را به یک حلقه garland وصل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The author wove three plots into one story.
[ترجمه گوگل]نویسنده سه طرح را در یک داستان بافته است
[ترجمه ترگمان]نویسنده سه قطعه را به یک داستان wove
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He wove some branches together to form a roof.
[ترجمه گوگل]او چند شاخه را به هم بافت تا سقفی را تشکیل دهد
[ترجمه ترگمان]او چند شاخه را به هم وصل کرد تا یک سقف را تشکیل دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He wove a fascinating tale of knights in shining armour.
[ترجمه گوگل]او داستانی جذاب از شوالیه ها را در زره های درخشان می بافت
[ترجمه ترگمان]او داستان جالبی از پهلوانان در زره درخشان ساخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Wires upon wires wove around him, binding him to his amplifiers.
[ترجمه گوگل]سیم روی سیم به دور او می پیچید و او را به تقویت کننده هایش متصل می کرد
[ترجمه ترگمان]سیم ها را به هم وصل می کند که از بلندگوها طنین افکن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The Robinson sisters wove between each other, three-by-three. People cheered and whistled.
[ترجمه گوگل]خواهران رابینسون سه در سه بین یکدیگر تنیدند مردم هلهله کردند و سوت زدند
[ترجمه ترگمان]خواهر Robinson بین هم و سه تا سه به هم بافته شده بودند مردم هورا کشیدند و سوت کشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They wove across the metallic dunes, submerging themselves like roots, surfacing again, twitching, throbbing sluggishly.
[ترجمه گوگل]آنها بر روی تپه های شنی فلزی می بافتند، مانند ریشه در آب فرو می روند، دوباره به سطح می آیند، تکان می خورند، به آرامی می تپند
[ترجمه ترگمان]از تپه های شنی فلزی عبور کردند، خود را مانند ریشه ها، بالا انداختند و به کندی بالا رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. As we talked, his quick fingers wove palm fronds into thatch like the roof of his hut.
[ترجمه گوگل]همانطور که صحبت می کردیم، انگشتان سریع او مانند سقف کلبه اش، شاخه های خرما را در کاهگلی می بافتند
[ترجمه ترگمان]همان طور که حرف می زدیم، انگشتان تند و تیز او به شاخه های نخل شبیه بود که به سقف کلبه چسبیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I wove a mat.
13. Bobbing lanterns wove in and out of the goods trains in the College Rail Yard.
[ترجمه گوگل]فانوس های تند و تیز به داخل و خارج قطارهای کالایی در محوطه ریل کالج می پیچیدند
[ترجمه ترگمان]فانوس های bobbing به داخل و خارج از کالاهایی که در کالج یارد ریل حرکت می کردند، پیچیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In this way they wove a cat's cradle of cross-claims on each other: one bank's liability was another bank's asset.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب آنها گهواره گربه ای از دعاوی متقابل را بر روی یکدیگر می بافتند: بدهی یک بانک دارایی بانک دیگری بود
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، آن ها یک مهد کودک از ادعاها را بر روی یکدیگر wove: یک مسئولیت بانک یک دارایی بانک دیگر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. It may be wove paper, vellum-smooth and shiny, or a bit of scrap, torn not quite straight, with a palimpsest of typed meeting-minutes showing through.
[ترجمه گوگل]ممکن است کاغذ بافته شده، صاف و براق، یا کمی ضایعات باشد، نه کاملاً مستقیم پاره شده باشد، که در آن صورتجلسههای جلسه تایپشدهای در آن نمایان میشود
[ترجمه ترگمان]ممکن است کاغذ، پوست، پوست صاف و براق، و یا کمی scrap باشد، که کاملا مستقیم نیست، با a از یک جلسه تایپ ۱۰ دقیقه ای که از طریق آن نمایش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید