به عنوان صفت مرکب یعنی مشتاق مترادف aspiring هست
مثلا aspiring actors
Would - be actors
کاربر امیرطاها
وقتی مطلبی را از کانال تلگرامی انگلیسی زیر ذره بین، متعلق به آقای عبدالرضا شهبازی عینا کپی می کنید، حداقل کاری که می توانید انجام دهید ذکر منبع است، اما متاسفانه در هیچ یک از پیشنهادهای شما این موضوع رعایت نشده است.
صفتِ مرکبِ would - be را هنگامی استفاده می کنیم که بخواهیم نشان دهیم فرد دوست دارد یا مایل است یا سودای آن را دارد یا قصد آن را دارد یا در پی آن است که به یک شغل یا سِمَت یا موقعیت یا ویژگی دست پیدا کند.
... [مشاهده متن کامل]
نکته ی مهم در اینجا این است که احتمال دارد فرد به خواسته یا آرزویش برسد یا نرسد.
◽️a would - be politician
کسی که سودای سیاست مدارشدن دارد
جز موارد معدودی معادل تک کلمه ای برای این صفت نداریم و لازم است خیلی مواقع متناسب با بافت و حتی متن آن را ترجمه کنیم.
مهم ترین فرهنگ های انگلیسی به فارسی این صفت را چگونه معادل یابی کرده اند؟
🔳 پویا: بعد از این، آینده
🔳 هزاره: بعد از این، آینده
کسی که ( دلش ) می خواد . . . شود
🔳 نشر نو: بعد از این، آینده
🔳 ریاحی: ۱ - آرزو به دل، به گمان خود
۲ - آینده، بعد از این
🔳 آریان پور: ۱ - به زعم خود، به گمان خود، به فکر خود
۲ - پَست تر از، به اصطلاح
اگر دقت کنید، همه ی این فرهنگ ها معادل �بعد از این� را پیشنهاد داده اند.
در صورتی که این معادل هم بسیار دشوارفهم است و هم غلط.
دشوارفهم است چون حتی با چند بار خواندن آن هم شاید نتوان منظور آن را درک کرد.
ترجمه ی چاپ شده:
�خلبان بعد - از - اینِ بالگرد�
چندبار لازم است بخوانید تا متوجه شوید؟
در ترجمه ی a would - be helicopter pilote کافی است بگوییم کسی که سودای آن را دارد روزی خلبان بالگرد شود یا کسی که قصد دارد در آینده خلبان بالگرد شود و از این دست.
غلط است چون رسیدنِ فرد به آن شغل یا سِمَت یا ویژگی فقط آرزوی قلبی اوست و ممکن است در آینده به آن برسد یا نرسد.
ولی وقتی می گوییم �بعد از این� یعنی حتماً خواهد رسید و این اشتباه است.
معادل �آینده� را هم لازم است با احتیاط به کار ببریم، مثلاً جایی که فرد پتانسیل ذاتی برای آن ویژگی را دارد.
◽️would - be mothers and fathers
مادران و پدرانِ آینده
چند مثال:
◽️writers and would - be writers
نویسندگان و کسانی که سودای نویسنده شدن دارند
◽️would - be actors and actresses
کسانی که قصد دارند در آینده هنرپیشه شوند
◽️would - be voters
رای دهندگان احتمالی/ کسانی که قصد دارند رای بدهند
◽️a would - be hero
قهرمان احتمالی/ کسی که امید دارد روزی قهرمان شود
◼️ممکن آرزو و قصد درونی نباشد و عاملی خارجی ( و اجباری ) موجب شود فرد به آن ویژگی یا وضعیت برسد.
◽️would - be refugees
پناهجویان احتمالی
🔲 نتیجه ی آنچه گفته شد این است که معادل تک کلمه ای برای would - be خیلی وقت ها وجود ندارد و لازم است با چند کلمه یا عبارت در قالب معادل گسترده منظور از آن را نشان دهیم.
دیگر این که خیلی وقت ها بافت در تشخیص معنای دقیق would - be به ما کمک می کند.
مثلاً در بافتی که تحقیر و کنایه به شخصی در میان باشد would - be politician می تواند به معنی سیاست مدارِ آرزو به دل معنی شود یا کسی که حسرت سیاست مدار شدن به دلش مانده است.
چند ردیف معنایی فرعی دیگر هم برای would - be می توان برشمرد که فعلاً از آن ها می گذرم.
➖➖➖➖
🔲 چند ترجمه ی موفق چاپ شده:
◽️But Descartes . . . drew his sword, and threatened to run them through if they tried to harm him. His would - be attackers backed down.
دکارت . . . شمشیرش را می کشد و می گوید که اگر بخواهند به او آسیبی برسانند سروکارشان با شمشیر است و آنها که قصد حمله به او را داشتند عقب می نشینند.
( دکارت/ نوشته ی تام سورل/ ترجمه ی حسین معصومی همدانی/ ص. ۳۶/ انتشارات طرح نو/ چاپ دوم، ۱۳۸۸ )
◽️The widespread mourning for J. F. K. , Jr was exactly for a would - be hero rather than for an accomplished one.
سوگواری گسترده ای که برای او برپا شد دقیقاً برای کسی بود که می توانست قهرمان باشد نه برای یک قهرمان واقعی.
( اسطوره/ نوشته ی رابرت سیگال/ ترجمه ی احمدرضا تقاء/ ص. ۸۵/ نشر ماهی، ۱۳۹۰ )
◽️The hero’s revenge, if the parricide is even committed knowingly, is, then, understandable: who would not consider killing one’s would - be killer?
پس انتقام جویی قهرمان، چنانچه حتی فعلِ پدرکُشی دانسته صورت پذیرد، طبیعی است: کیست که سودای کشتنِ کسی را که قصد جان او را کرده در سر نپروراند؟
( همان/ ص. ۱۳۷ )
◽️Yet the very repetition of history suggests that both would - be conquerors of Europe were confronted with an identical dilemma.
اما همین تکرار شدن تاریخ خود گواه آن است که این دو فاتحِ احتمالی اروپا با تنگنایی یکسان روبه رو بودند.
( اروپا از دوران ناپلئون/ نوشته ی دیوید تامسن/ جلد اول/ ترجمه ی خشایار دیهیمی/ ص. ۷۷/ نشر نی، ۱۳۹۳ )
◽️A would - be absolute monarch had to be a more efficient ruler.
پادشاهی که می خواست قدرت مطلق داشته باشد می بایست حاکم چاره سازتری باشد.
( همان/ ص. ۱۱۸ )
عبدالرضا شهبازی
1 - بایستی 2 - بایستی باشد
اگر صفت باشد به صورت would - be نوشته می شود و معنی آن :
ممکن
احتمالی
Tougher prison sentences may act/serve as a deterrent to other would - be offenders.
محکومیت های حبس سنگین می تواند به عنوان بازدارنده برای سایر مجرمین باشد.
در نقش صفت:
Would - be doctor
دکتر "بعدازاین"
برای بیان احتمال چیزی، ممکن بود.
One second later and he would be deadیه ثانیه دیرتر می تونست به قیمت جونش تموم شه ( یه ثانیه دیرتر ممکن بود باعث مرگش بشه )
البته ساختار would have been هم به همین معنی هستش
... [مشاهده متن کامل]
One second later and he would have been dead
یک ثانیه دیرتر ممکن بود باعث مرگش بشه یا به قیمت جونش تموم شه.
He would have been dead=he would be dead
ممکن بود بمیره
می شود
لابد
شاید
احتمالا
مثال:
This would be Revolver
Muzzle, back from Anhalter station, having collected E. R.
این لابد ریولور موزل است که از ایستگاه آنهالتر بر گشته و ا. ر. را با خود آورده است.
آتی
داوطلب
بالقوه
خواهد بود
طبق فرهنگ وبستر و در نقش صفت:
. Desiring, intending, professing, or having the potential to be
desiring or aspiring to be a specified type of person
"a would - be actress who dresses up as Marilyn Monroe"
علاقمند یا مشتاق به بودن ( معمولا کاره ای )
wanting or trying to be
مبتدی
a would - be artist/politician
می توانست /ممکن بود
1 - خواهد بود
احتمالی
wanting or trying to be
( صفت ) خواهان چیزی ( موقعیت ) بودن، مایل به چیزی بودن، دلخواه ، متمایل
جاه طلب
در حالت صفتی ( adjective ) دو تا معنی داره:
wishing or pretending to be:
a would - be wit
intended to be:
a would - be kindness.
✔️داوطلب، خواستار - خواهان چیزی
Los Angeles is bursting at the seams with would - be actors
Oxford Dictionary@
به زعم خود، به گمان خود، خواهان
مربوط به صرف فعل خواهم بود می شود.
I would be grateful if you help me
اگر شما کمکم کنید ممنون خواهم بود.
داوطلب
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)