فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )حالات: worsens, worsening, worsened
• : تعریف: to make or become worse. • متضاد: allay, ameliorate, amend, better, ease, improve, mend, recover • مشابه: aggravate
جمله های نمونه
1. A lot of teachers expect the situation to worsen over the next few years.
[ترجمه مهرزاد] بسیاری از معلمان انتظار دارند که وضعیت در چند سال آینده سخت تر شود ( پیچیده تر شود )
|
[ترجمه گوگل]بسیاری از معلمان انتظار دارند که وضعیت در چند سال آینده بدتر شود [ترجمه ترگمان]بسیاری از معلمان انتظار دارند که اوضاع در چند سال آینده بدتر شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Further dispute would worsen your relations.
[ترجمه ساناز بیرژندی] نزاع بعدی، روابط شما را بدتر خواهد کرد
|
[ترجمه گوگل]اختلاف بیشتر روابط شما را بدتر می کند [ترجمه ترگمان]اختلاف بیشتر باعث بدتر شدن روابط شما خواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. These options would actually worsen the economy and add to the deficit.
[ترجمه گوگل]این گزینه ها در واقع اقتصاد را بدتر می کند و به کسری بودجه می افزاید [ترجمه ترگمان]این گزینه ها واقعا اقتصاد را بدتر می کنند و به کسری بودجه اضافه می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We were worried that one tiny jolt could worsen her injuries.
[ترجمه گوگل]ما نگران بودیم که یک تکان کوچک بتواند جراحات او را بدتر کند [ترجمه ترگمان]ما نگران بودیم که یک تکان کوچک می توانست جراحات او را بدتر کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The economic recession has continued to worsen.
[ترجمه گوگل]رکود اقتصادی همچنان بدتر شده است [ترجمه ترگمان]رکود اقتصادی همچنان رو به وخامت گذاشته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Interfering now could worsen the problem.
[ترجمه گوگل]دخالت در حال حاضر می تواند مشکل را بدتر کند [ترجمه ترگمان]Interfering اکنون می تواند مشکل را بدتر کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This can worsen after the menopause, when the face becomes hairier, while other body hair thins.
[ترجمه گوگل]این می تواند پس از یائسگی بدتر شود، زمانی که صورت پر موتر می شود، در حالی که سایر موهای بدن نازک می شوند [ترجمه ترگمان]این می تواند بعد از یائسگی را بدتر کند، در حالی که صورت به hairier تبدیل می شود، در حالی که دیگر موهای بدن خشک می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. When the petrol situation started to worsen earlier this week the site saw a 300 per cent increase in traffic.
[ترجمه گوگل]زمانی که وضعیت بنزین در اوایل این هفته بدتر شد، سایت شاهد افزایش 300 درصدی ترافیک بود [ترجمه ترگمان]زمانی که وضعیت بنزین در اوایل این هفته بدتر شد، این سایت شاهد افزایش ۳۰۰ درصدی در ترافیک بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This may, however, worsen hypertension by increasing the peripheral vascular resistance.
[ترجمه گوگل]با این حال، این ممکن است با افزایش مقاومت عروق محیطی، فشار خون را بدتر کند [ترجمه ترگمان]با این حال، این امر ممکن است فشار خون را با افزایش مقاومت عروق محیطی بدتر کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The hearing loss may worsen with the attack of vertigo and improve after the attack subsides.
[ترجمه گوگل]کاهش شنوایی ممکن است با حمله سرگیجه بدتر شود و پس از فروکش کردن حمله بهبود یابد [ترجمه ترگمان]از دست دادن شنوایی ممکن است با حمله سرگیجه و بهبود پس از این حمله بدتر شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. That army, unimaginably, would worsen under the goading pressures of famine, overpopulation, and bribery.
[ترجمه گوگل]آن ارتش، به طور غیرقابل تصوری، تحت فشارهای شدید قحطی، ازدحام جمعیت و رشوه دهی بدتر می شود [ترجمه ترگمان]این ارتش، به طور غیرقابل تصوری، تحت فشار بیشتر قحطی، اضافه جمعیت، و رشوه خواری بدتر خواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. But without it, our condition will continue to worsen.
[ترجمه گوگل]اما بدون آن، وضعیت ما همچنان بدتر خواهد شد [ترجمه ترگمان]اما بدون آن، وضعیت ما بدتر خواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Arthritis, epilepsy and other conditions that worsen with the cycle would remain stable.
[ترجمه گوگل]آرتریت، صرع و سایر شرایطی که با چرخه بدتر می شوند، ثابت می مانند [ترجمه ترگمان]ورم مفاصل، صرع و بیماری های دیگر که با چرخه بدتر می شوند پایدار می مانند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. These images symbolised the chaos which continues to worsen.
[ترجمه گوگل]این تصاویر نماد هرج و مرج بود که همچنان بدتر می شود [ترجمه ترگمان]این تصاویر نماد هرج و مرج هستند که به بدتر شدن آن ها ادامه می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The diagnosis could worsen if specialists decide he needs surgery on knee ligament or cartilage damage.
[ترجمه گوگل]اگر متخصصان تشخیص دهند که وی نیاز به جراحی آسیب رباط یا غضروف زانو دارد، این تشخیص بدتر می شود [ترجمه ترگمان]این تشخیص می تواند بدتر شود اگر متخصصان تصمیم بگیرند که برای آسیب به رباط زانو و یا آسیب غضروف به جراحی نیاز دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• get worse, deteriorate; make worse, aggravate, exacerbate if a situation worsens or if something worsens it, it becomes more difficult, unpleasant, or unacceptable.