1. The cast also included Norman Fell as the worrywart producer.
[ترجمه گوگل]همچنین نورمن فل به عنوان تهیه کننده نگران کننده از بازیگران این فیلم بود
[ترجمه ترگمان]همچنین نورمن افتاد به عنوان تولید کننده worrywart
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Don't be such a worrywart!
3. EXAMPLE: My cousin is a worrywart who never enjoys vacations because he's always imagining possible disasters that may occur while he's away from his job.
[ترجمه گوگل]مثال: پسر عموی من یک فرد نگران است که هرگز از تعطیلات لذت نمی برد، زیرا او همیشه در حال تصور فجایع احتمالی است که ممکن است در زمانی که او از شغل خود دور است رخ دهد
[ترجمه ترگمان]مثال: پسر عمویم شخصی است که هرگز از تعطیلات لذت نمی برد، زیرا همیشه تصور می کند که بلایای احتمالی ممکن است زمانی رخ دهد که او از کارش دور باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Don't be a worrywart. Everything's going to be fine.
5. Don't a worrywart. A little shaking won't knock down this house.
[ترجمه گوگل]نگران نباش کمی تکان دادن این خانه را خراب نمی کند
[ترجمه ترگمان]بچه بازی در نیار یه ذره تکون دادن این خونه رو خراب نمی کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I admit it. I'm a worrywart.
[ترجمه گوگل]من آن را قبول دارم من نگران هستم
[ترجمه ترگمان] اعتراف می کنم من a هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Don't listen to him - he's just an old worrywart.
[ترجمه گوگل]به او گوش ندهید - او فقط یک نگران قدیمی است
[ترجمه ترگمان]به حرفش گوش نده اون فقط یه worrywart پیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Would he have figured that I was just being a worrywart?
[ترجمه گوگل]آیا او فکر می کرد که من فقط نگران بودم؟
[ترجمه ترگمان]اون فکر می کرد که من فقط یه \"worrywart\" هستم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I have a healthy concern for what my boss and my co-workers think, but I don't think I'm a worrywart.
[ترجمه گوگل]من یک نگرانی سالم نسبت به آنچه رئیسم و همکارانم فکر می کنند دارم، اما فکر نمی کنم نگران کننده باشم
[ترجمه ترگمان]من نگران چیزی هستم که رئیسم و همکاران من فکر می کنند، اما من فکر نمی کنم که من یک worrywart
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Such a person is often said to be a worry wart, also rendered as worrywart or worry-wart in some literary references.
[ترجمه گوگل]چنین فردی اغلب به عنوان یک زگیل نگران گفته می شود که در برخی از منابع ادبی به عنوان زگیل نگران یا نگرانی-زگیل نیز ترجمه شده است
[ترجمه ترگمان]چنین فردی اغلب گفته می شود که یک wart نگران است که به عنوان worrywart یا worry در برخی از منابع ادبی در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید