صفت ( adjective )
• : تعریف: feeling trouble or anxiety about something that might happen.
- He was very worried about the test because he had not studied enough.
[ترجمه oxford] او برای امتحان خیلی نگران بود چون تمرین کافی نکرده بود.|
[ترجمه Asa] أو خیلی مضطرب بود درباره امتحان چراکه أو به اندازه کافی نخوانده بود|
[ترجمه Elnaz] او خیلی برای برای آزمون نگران بود چون او به اندازه کافی مطالعه نکرده بود|
[ترجمه Melika] اون برای امتحان خیلی نگران بود چون که تمرین کافی نداشت .|
[ترجمه Afsaneh] او خیلی برای امتحان نگران بود چون به اندازه کافی درس نخونده بود.|
[ترجمه DM] او بسیار نگران این تست بود زیرا درس کافی نخوانده بود.|
[ترجمه A🖤M] او برای امتحان خیلی نگران بود چرا که اون به اندازه ی کافی تمرین نکرده بود.|
[ترجمه Zeynab] او در مورد امتحان خیلی نگران بود چون مطالعه ی کافی نداشت|
[ترجمه مائده] او برای امتحان خیلی نگران بود چون تمرین کافی نکرده بود|
[ترجمه نامم به تو چه] اون خیلی درباره ی تست نگران بود زیرا اون به اندازه ی کافی تمرین نکرده بود.|
[ترجمه گوگل] خیلی نگران امتحان بود چون به اندازه کافی مطالعه نکرده بود[ترجمه ترگمان] او در مورد آزمایش خیلی نگران بود چون به اندازه کافی مطالعه نکرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید