1. the worn-out thread of an old screw
دندانه های ساییده شده ی یک پیچ قدیمی
2. He dropped into an armchair,utterly worn out.
[ترجمه گوگل]او روی صندلی راحتی افتاد که کاملاً فرسوده شده بود
[ترجمه ترگمان]روی یک صندلی راحت افتاد که کام لا فرسوده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Can we sit down? I'm worn out.
4. Her patience had/was at last worn out.
[ترجمه گوگل]صبر او بالاخره فرسوده شده بود
[ترجمه ترگمان]سرانجام صبر و شکیبایی او به پایان رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. "You're worn out, Laura," he said. "Go home and get some rest. ".
[ترجمه گوگل]او گفت: "تو فرسوده شدی، لورا " "به خانه برو و کمی استراحت کن "
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" تو خسته شدی، لورا، برو به خانه و کمی استراحت کن \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I am worn out with domestic worries.
[ترجمه گوگل]من از نگرانی های داخلی خسته شده ام
[ترجمه ترگمان]من از نگرانی های خانوادگی خسته شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. You must be absolutely worn out.
8. They were worn out after a long day spent working in the fields.
[ترجمه گوگل]آنها پس از یک روز طولانی کار در مزارع فرسوده شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها پس از یک روز طولانی کار کردن در مزارع فرسوده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. These phrases were worn out ten years ago.
[ترجمه گوگل]این عبارات ده سال پیش فرسوده شده بود
[ترجمه ترگمان]این phrases ده سال پیش فرسوده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Your blanket is worn out.
11. She was worn out with work.
12. I was worn out after my clamber up the hillside.
[ترجمه گوگل]من پس از صعود از دامنه تپه خسته شده بودم
[ترجمه ترگمان]بعد از بالا رفتن از تپه، خسته شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Because, quite honestly, she was feeling absolutely worn out.
[ترجمه گوگل]زیرا، صادقانه بگویم، او کاملاً احساس فرسودگی می کرد
[ترجمه ترگمان]چون صادقانه احساس می کرد که کام لا خسته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Saturdays and she was tired and worn out with the cleaning, shopping, washing, ironing.
[ترجمه گوگل]شنبه ها و او با نظافت، خرید، شستشو، اتو خسته و فرسوده شده بود
[ترجمه ترگمان]روزه ای شنبه و او خسته و فرسوده از تمیز کردن، خرید، شستن، اتو کردن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She also felt worn out, oppressed by the cold scruffiness of the house, and the energy of her friends.
[ترجمه گوگل]او همچنین احساس فرسودگی می کرد، تحت ستم سردی خانه و انرژی دوستانش
[ترجمه ترگمان]همچنین احساس کرد که خسته و فرسوده از هوای سرد خانه و انرژی دوستان او را رنج می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید