اسم ( noun )
• (1) تعریف: any of numerous related invertebrates with long, thin, flexible, round or flat bodies and no limbs.
• (2) تعریف: something that resembles or suggests these animals in appearance, method of movement, or the like.
• (3) تعریف: something that consumes or torments from within.
- a worm of doubt
• (4) تعریف: (informal) a contemptible person.
• (5) تعریف: (pl.; used with a singular verb) any disease or disorder resulting from an infestation of internal tissues or organs by worms or other parasites.
• (6) تعریف: see computer worm.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: worms, worming, wormed
حالات: worms, worming, wormed
• (1) تعریف: to make one's way slowly or by a winding route.
• (2) تعریف: to achieve a position or status by artful or insidious means (usu. fol. by out or into).
- He tried to worm out of his predicament.
[ترجمه گوگل] او سعی کرد از مخمصه خود خلاص شود
[ترجمه ترگمان] سعی کرد که از این مخمصه خلاص شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] سعی کرد که از این مخمصه خلاص شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
مشتقات: wormlike (adj.), wormer (n.)
مشتقات: wormlike (adj.), wormer (n.)
• (1) تعریف: to cause or make by moving in a winding, indirect route.
- The automobile wormed its way through heavy traffic.
[ترجمه گوگل] خودرو راه خود را در ترافیک سنگین پیچید
[ترجمه ترگمان] اتومبیل ها از طریق ترافیک سنگین به راه خود باز گشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اتومبیل ها از طریق ترافیک سنگین به راه خود باز گشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to elicit (information) by persistent or devious means (usu. fol. by out or from).
- She couldn't worm the secret plans out of him.
[ترجمه گوگل] او نمیتوانست نقشههای مخفیانه را از او دور کند
[ترجمه ترگمان] او نمی توانست نقشه های پنهانی را از او بیرون بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او نمی توانست نقشه های پنهانی را از او بیرون بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: to treat for or cure of intestinal parasites.
- The vet worms cats and dogs.
[ترجمه گوگل] دامپزشک گربه ها و سگ ها را کرم می کند
[ترجمه ترگمان] کرم های دامپزشک و سگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] کرم های دامپزشک و سگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید