workmate

جمله های نمونه

1. He had a set-to with one of his workmates.
[ترجمه گوگل]او با یکی از همکارهایش قرار گذاشت
[ترجمه ترگمان]اون با یکی از workmates ارتباط برقرار کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The people we work with are called workmates and our friends at school are called classmates.
[ترجمه گوگل]افرادی که با آنها کار می کنیم، همکار و به دوستان ما در مدرسه همکلاسی می گویند
[ترجمه ترگمان]افرادی که ما با آن ها کار می کنیم، workmates نامیده می شوند و دوستان ما در مدرسه هم classmates نامیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His work-mates demanded that he never compromise with the bosses.
[ترجمه گوگل]همكارانش از او خواستند كه هرگز با رؤسا سازش نكند
[ترجمه ترگمان]همکاران او خواستار این شدند که او هرگز با کارفرمایان سازش نکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She ignored the scoffs of her workmates.
[ترجمه Sepid] او تمسخر همکارش را نادیده گرفت
|
[ترجمه گوگل]او به تمسخر همکارهایش توجهی نکرد
[ترجمه ترگمان]او به مسخره بودنش توجه نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Strike-breakers are often despised by their workmates.
[ترجمه گوگل]اعتصاب شکنان اغلب مورد تحقیر همکاران خود قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]breakers اغلب مورد تحقیر workmates قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. My workmates, and, even more, the management, didn't want me to leave.
[ترجمه گوگل]همکارانم و حتی بیشتر از آن مدیریت، نمی خواستند من را ترک کنم
[ترجمه ترگمان]مدیر برنامه هام، و حتی بیشتر، مدیریت، از من نمی خواست که برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His workmates made a collection for his leaving party.
[ترجمه گوگل]همکارهایش مجموعه ای برای مهمانی ترکش درست کردند
[ترجمه ترگمان] workmates \"کلکسیون\" leaving \"رو جمع کرده بود\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But unlike her workmates her privates were threatened in other quarters.
[ترجمه گوگل]اما بر خلاف همکارهایش، افراد خصوصی او در بخش‌های دیگر مورد تهدید قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]اما برخلاف عقیده او، در اتاق های دیگری مورد تهدید قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Robot turns into a work-mate YES-MAN, a prototype table top robot, unveiled this week needs human company.
[ترجمه گوگل]ربات تبدیل به همکار YES-MAN، نمونه اولیه ربات رومیزی می شود که این هفته رونمایی شد، نیازمند شرکت انسانی است
[ترجمه ترگمان]روبات تبدیل به یک جفت کار - مرد - مرد، یک صفحه نمونه اولیه که از این هفته رونمایی شد، نیاز به یک شرکت انسان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. After their workmate was sacked, the other machinists all downed tools until she was reinstated.
[ترجمه گوگل]بعد از اخراج همکارشان، ماشین‌کارهای دیگر همه ابزارها را پایین آوردند تا اینکه او دوباره به کارش بازگردانده شد
[ترجمه ترگمان]بعد از این که workmate اخراج شد، دیگری به همه ابزار دست داد تا اینکه دوباره احیا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The other man, said to be a workmate, is seriously ill.
[ترجمه گوگل]مرد دیگر که گفته می شود همکار است، به شدت بیمار است
[ترجمه ترگمان]مرد دیگر گفت: مرد دیگری است، واقعا بیمار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Workmate 2: That decorator on the Bennett job.
[ترجمه گوگل]همکار 2: آن دکوراتور در کار بنت
[ترجمه ترگمان]workmate ۲: این که روی کار بنت decorator
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Workmate 2 : That's what I'm trying to tell you.
[ترجمه گوگل]همکار 2: این چیزی است که می‌خواهم به شما بگویم
[ترجمه ترگمان]این چیزیه که من دارم سعی می کنم بهت بگم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A workmate says to Dave: " Are you all right, Dave? "
[ترجمه گوگل]یکی از همکاران به دیو می گوید: "خوبی دیو؟"
[ترجمه ترگمان]A به دیو گفت: دیو حالت خوبه؟ \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Workmate 2 : I don't know. Are we grading on a curve?
[ترجمه گوگل]همکار 2: نمی دانم آیا ما روی یک منحنی درجه بندی می کنیم؟
[ترجمه ترگمان]workmate ۲: نمی دونم داریم روی یه منحنی تصحیح می کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (british) colleague, fellow worker
a workmate is a friend who works with you; an informal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس