workfare

/ˈwɝːkfer//ˈwɜːkfeə/

(امریکا) کار در برابر دریافت اعانه

جمله های نمونه

1. Mr Lamont can forget about workfare or any other wheezes the Treasury may have dreamt up.
[ترجمه گوگل]آقای لامونت می تواند هزینه کار یا هر خس خس دیگری را که وزارت خزانه داری تصور کرده باشد فراموش کند
[ترجمه ترگمان]آقای لامونت می تواند در مورد workfare یا هر خس خس دیگری که خزانه داری ممکن است خواب داشته باشد را فراموش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Whether workfare would provide other factors they identified is less certain.
[ترجمه گوگل]اینکه آیا میزان کار می تواند عوامل دیگری را که آنها شناسایی کرده اند فراهم کند یا خیر، مطمئن نیست
[ترجمه ترگمان]این که آیا workfare عوامل دیگری را که شناسایی کرده اند، کم تر مشخص می کند یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Similarly, workfare might expose people to the stigma and frequent humiliations that are damaging to health.
[ترجمه گوگل]به طور مشابه، کار ممکن است افراد را در معرض انگ و تحقیرهای مکرر قرار دهد که برای سلامتی مضر است
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، workfare ممکن است مردم را در معرض ننگ و humiliations مکرر قرار دهد که به سلامتی آسیب می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Workfare systems, in which people contribute some kind of productive labor in return for public support, are certainly an alternative.
[ترجمه گوگل]سیستم های کار، که در آن افراد در ازای حمایت عمومی، نوعی نیروی کار مولد را مشارکت می دهند، مطمئناً یک جایگزین هستند
[ترجمه ترگمان]سیستم های Workfare که در آن مردم به نوعی کار مولد در ازای حمایت عمومی کمک می کنند، قطعا یک جایگزین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the early 1930s, Roosevelt believed in "workfare" and Hoover made loans to bankers.
[ترجمه گوگل]در اوایل دهه 1930، روزولت به "کار" اعتقاد داشت و هوور به بانکداران وام می داد
[ترجمه ترگمان]در اوایل دهه ۱۹۳۰، روزولت به \"workfare\" و \"هوور\" اعتقاد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. With "Work First" as its principle, workfare policy has played an important role in reshaping work ethics in the west and in helping to realize self-suffi.
[ترجمه گوگل]با اصل «کار اول»، سیاست هزینه کار نقش مهمی در تغییر اخلاق کاری در غرب و کمک به تحقق خودکفایی ایفا کرده است
[ترجمه ترگمان]با \"کار اول\" به عنوان اصل خود، سیاست workfare نقش مهمی در تغییر اخلاق کاری در غرب و کمک به درک self ایفا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Reward work by further increasing the Workfare Income Supplement (WIS) for older workers aged above 55 and above 60.
[ترجمه گوگل]با افزایش بیشتر مکمل درآمد کار (WIS) برای کارگران مسن‌تر بالای 55 سال و بالای 60 به کار پاداش دهید
[ترجمه ترگمان]پاداش با افزایش بیشتر the Income Workfare (WIS)برای کارگران مسن تر در بالای ۵۵ سال و بالاتر از ۶۰، به کار پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Anyway, I see where 3 000 welfare recipients have been put into workfare jobs in New York City.
[ترجمه گوگل]به هر حال، من می بینم که در شهر نیویورک 3000 دریافت کننده رفاه در مشاغل رفاهی کار شده اند
[ترجمه ترگمان]به هر حال، می بینم که در نیویورک ۳۰۰۰ گیرنده رفاهی استخدام شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That project will assist around 000 poor households through the workfare program, and deliver unconditional cash transfers to another 4000 households over 12 months.
[ترجمه گوگل]این پروژه به حدود 000 خانوار فقیر از طریق برنامه کار کمک خواهد کرد و به 4000 خانوار دیگر در مدت 12 ماه حواله های نقدی بدون قید و شرط ارائه خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این پروژه به حدود ۱۰۰۰۰ خانوار فقیر از طریق برنامه workfare کمک خواهد کرد و انتقال بی قید و شرط را به ۴۰۰۰ خانوار دیگر طی ۱۲ ماه تحویل خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. So Leviticus supports outright charity for the poor in the form of gleanings. Kind of a welfare system. Deuteronomy has more of a workfare system in mind; they actually never mention the poor.
[ترجمه گوگل]بنابراین لاویان از صدقه مستقیم برای فقرا در قالب جمع آوری حمایت می کند نوعی سیستم رفاهی تثنیه بیشتر یک سیستم کار را در ذهن دارد آنها در واقع هرگز به فقرا اشاره نمی کنند
[ترجمه ترگمان]بنابراین \"Leviticus\" از صدقه آشکار برای فقرا به شکل of حمایت می کند یک نوع سیستم رفاهی Deuteronomy بیشتر یک سیستم workfare در ذهن دارد؛ درواقع هیچ وقت به فقرا اشاره نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Long-term unemployment among middle-aged professionals, who do not qualify for workfare, is on the rise, says Leong Sze Hian, a financial expert and blogger.
[ترجمه گوگل]لئونگ سزه هیان، کارشناس مالی و وبلاگ نویس، می گوید که بیکاری طولانی مدت در میان متخصصان میانسال که واجد شرایط کار نیستند، در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]Leong Sze Hian یک متخصص مالی و وبلاگ نویس می گوید که بیکاری طولانی مدت در میان متخصصان میانسال، که واجد شرایط workfare نیستند، در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They are intended to support poor households with children, and should be supplemented by other transfer programs such as social pensions or workfare to reach all vulnerable groups.
[ترجمه گوگل]آنها برای حمایت از خانواده‌های فقیر دارای فرزند در نظر گرفته شده‌اند و باید با برنامه‌های دیگر انتقالی مانند مستمری‌های اجتماعی یا هزینه کار تکمیل شوند تا به همه گروه‌های آسیب‌پذیر دسترسی پیدا کنند
[ترجمه ترگمان]هدف از آن ها حمایت از خانواده های فقیر با کودکان است و باید با سایر برنامه های انتقال مانند حقوق بازنشستگی یا workfare برای رسیدن به همه گروهه ای آسیب پذیر تکمیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They should be supplemented by other transfer programs such as social pensions or workfare to provide social protection to all vulnerable groups.
[ترجمه گوگل]آنها باید با سایر برنامه های انتقالی مانند حقوق بازنشستگی اجتماعی یا کارمندان تکمیل شوند تا حمایت اجتماعی برای همه گروه های آسیب پذیر فراهم شود
[ترجمه ترگمان]آن ها باید با برنامه های انتقال دیگر مانند حقوق اجتماعی یا workfare برای تامین حمایت اجتماعی از همه گروهه ای آسیب پذیر تکمیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And with condemnation has come repression, from increased CCTV surveillance to punitive workfare rules.
[ترجمه گوگل]و با محکومیت، سرکوب، از افزایش نظارت دوربین مداربسته گرفته تا قوانین تنبیهی کار انجام شده است
[ترجمه ترگمان]و با محکوم کردن سرکوب، نظارت بر دوربین های مدار بسته به قوانین تنبیهی تنبیهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• temporary jobs provided by the government in order to create jobs for the unemployed

پیشنهاد کاربران

کمک مالی به شرط قبول کار
کار اجباری در برابر کمک مالی

بپرس