workaround

تخصصی

[کامپیوتر] روش تعبیه شده برای اجتناب از یک مشکل، و معمولاً با اجتناب از به کارگیری بخش ناقص یک سیستم. مثلاً اگر کلید Tab بر روی یک صفحه کلید کار نمی کند، یک راه احتمالی، استفاده از Ctrl-l است که همان کد را منتقل می کند.

انگلیسی به انگلیسی

• manner of bypassing a problem caused by a bug without correcting the bug itself (computers)

پیشنهاد کاربران

میان بر
راه حل دم دستی ( و نه اصولی برای حل یک مشکل )
قدم زدن
:Meaning
✔️ a way of dealing with a problem or making something work despite the problem, without completely solving it
✔️ a method, especially a temporary one, that you use to achieve something when the normal method is not successful
...
[مشاهده متن کامل]

👈🏿 One thing that made me feel particularly proud was when I completed a challenging project at work. The project was for a high - profile client and involved a complex set of requirements and a tight deadline
I had been working on the project for several weeks, often putting in long hours and going above and beyond to ensure that everything was on track. There were many obstacles along the way, including unexpected changes to the client’s specifications and technical issues with some of the software tools we were using
Despite these challenges, I was able to stay focused and motivated, drawing on my skills and experience to come up with creative solutions and ⭐workarounds⭐. I also communicated regularly with my team and the client, keeping everyone informed and making sure that everyone was on the same page

راه حل میانبر برای استفاده نکردن از راه حل اصلی و حل مساله راحت تر یا در زمان کوتاه تر
دور زدن ( مثلا مشکل )
مقابله کردن
غلبه کردن
پیراکار: پیرا پیشوندی به معنای پیرامون است. سیستم رفع موقت.
You have to work around it
تو باید بر این مسئله ( مشکل ) فائق بشی.
راه حل فوری و فی البداهه برای یک حادثه یا مساله
راه حل جایگزین
برنامه جایگزین برای حل یک مساله
( اصطلاح ) : راهی برای غلبه بر مشکلات
https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/workaround
راه حل جنبی
راه حل جایگزین
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس