workaround
تخصصی
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
میان بر
راه حل دم دستی ( و نه اصولی برای حل یک مشکل )
قدم زدن
✔️ a way of dealing with a problem or making something work despite the problem, without completely solving it
✔️ a method, especially a temporary one, that you use to achieve something when the normal method is not successful
... [مشاهده متن کامل]
راه حل میانبر برای استفاده نکردن از راه حل اصلی و حل مساله راحت تر یا در زمان کوتاه تر
دور زدن ( مثلا مشکل )
مقابله کردن
غلبه کردن
غلبه کردن
پیراکار: پیرا پیشوندی به معنای پیرامون است. سیستم رفع موقت.
تو باید بر این مسئله ( مشکل ) فائق بشی.
راه حل فوری و فی البداهه برای یک حادثه یا مساله
راه حل جایگزین
برنامه جایگزین برای حل یک مساله
راه حل جایگزین
برنامه جایگزین برای حل یک مساله
( اصطلاح ) : راهی برای غلبه بر مشکلات
https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/workaround
راه حل جنبی
راه حل جایگزین
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)