work with

پیشنهاد کاربران

ترتیب: قدیمیجدیدرای موافقرای مخالف
Lili.h١١:٥٢ - ١٤٠٢/١١/٠٥روی چیزی یا کسی کار کردن
روی چیزی یا کسی جواب دادن
تاثیرگذار بودن و نتیجه دادن
گزارش
7 | 0
دیکشنری٢١:٠٩ - ١٤٠٢/٠٥/٠٢work with ( sb or sth )
1. To use some material in the creation of one's work.
2. To utilize some tool, instrument, or other apparatus in the performance of some labor or activity.
3. To cooperate with someone in order to perform some task, activity, responsibility, etc.
گزارش
0 | 0
A L C Y O N E U S٠٢:١٩ - ١٤٠٢/٠٢/٠٤Example :
You're my favorite to work with, because of your understanding
گزارش
12 | 0
هادی صادقی١٩:٣٦ - ١٤٠١/١٠/٢٦قابلِ جمع بودن
گزارش
0 | 1
Ahmad٠٢:١٥ - ١٣٩٩/١٢/٢٧کارکردن باهاش /باهاشون
گزارش
2 | 1
علی دماوندی١٥:٠٣ - ١٣٩٩/٠٩/٢٧کار کردن با. . .
همکاری
کار کردن به همراه
گزارش
7 | 0
Arash Giahchi١٦:٢١ - ١٣٩٩/٠٦/٢٦مواجهه، برخورد
گزارش
8 | 2
نرجس٠٩:٣١ - ١٣٩٩/٠٥/١٥سر و کله زدن
گزارش
10 | 2
میلاد علی پور٠٠:٤٧ - ١٣٩٨/١٢/٠١همکاری کردن
گزارش
21 | 3
f١٧:٠٩ - ١٣٩٨/١٠/٢٠کارکردن با. . .

گزارش
13 | 3
مرجان میری لواسانی٠٠:٢٢ - ١٣٩٦/٠٩/٢٧به کار گرفتن
به کار بستن
پرداختن به . . .
روبرو شدن با . . .
سروکار داشتن با کسی یا چیزی
گزارش
80 | 3
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس