work one's tail off

پیشنهاد کاربران

اینقدر کار کردم ک پدرم در اومد
Synonyms
To work like a dog
To work like a horse
To work one's fingers to the bone
خیلی کار کردن - سخت کار کردن
معادل فارسی میتوان گفت انقدر کار کردم که پدرم در اومد
به سختی کار کردن - جون کندن
سخت کار کردن،
معادل فارسی می توان گفتم انقدر سخت کار کردم پدرم درآمد

بپرس