work away

جمله های نمونه

1. They have been working away for more than ten hours in the workshop.
[ترجمه گوگل]آنها بیش از ده ساعت است که در کارگاه کار می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها بیش از ده ساعت در این کارگاه مشغول به کار بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her husband worked away from home a lot.
[ترجمه گوگل]شوهرش خیلی دور از خانه کار می کرد
[ترجمه ترگمان]شوهرش از خانه خیلی دور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He would often be working away on his word processor late into the night.
[ترجمه گوگل]او اغلب تا دیروقت شب روی واژه‌پردازش کار می‌کرد
[ترجمه ترگمان]او اغلب در حال کار روی کلمه پرداز شب در شب کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The two typist have already worked away all day.
[ترجمه گوگل]دو تایپیست قبلاً تمام روز را دور کار کرده اند
[ترجمه ترگمان]دو ماشین نویس تا به حال تمام روز را کنار گذاشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He works away from home during the week.
[ترجمه گوگل]او در طول هفته خارج از خانه کار می کند
[ترجمه ترگمان]او در طول هفته از خانه دور می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is not advisable just to work away without making a timely summing - up of experience.
[ترجمه گوگل]توصیه نمی شود که صرفاً بدون جمع بندی به موقع تجربیات کار کنید
[ترجمه ترگمان]توصیه نمی شود که بدون انجام یک جمع بندی به موقع، کار را کنار بگذارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Chris has been working away in the garden all day.
[ترجمه گوگل]کریس تمام روز را در باغ کار کرده است
[ترجمه ترگمان]ک-- ری - - س \"کل روز رو تو باغ کار می کرده\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His father worked away from home for much of Jim's first five years.
[ترجمه گوگل]پدرش بیشتر پنج سال اول جیم را دور از خانه کار می کرد
[ترجمه ترگمان]پدرش پنج سال اول از خانه جیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There's old Sara working away in the corner.
[ترجمه گوگل]سارا پیری در گوشه ای کار می کند
[ترجمه ترگمان]سارا پیر در گوشه ای کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His mouth was working away when he was speaking.
[ترجمه گوگل]وقتی داشت صحبت می کرد دهانش از بین می رفت
[ترجمه ترگمان]وقتی حرف می زد دهانش از کار افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The best part of working away from home is not working.
[ترجمه گوگل]بهترین بخش کار دور از خانه کار نکردن است
[ترجمه ترگمان]بهترین بخش کار کردن از خانه کار کردن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With admirable diligence it worked away, renouncing its authority over one territory after another.
[ترجمه گوگل]با پشتکار تحسین برانگیزی از بین رفت و از قدرت خود بر قلمروهای یکی پس از دیگری چشم پوشی کرد
[ترجمه ترگمان]با کوشش شایان تمجید آن را پس گرفت و پس از دیگری از قلمرو خود صرف نظر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Consequently she looked hard for work away from Marlott.
[ترجمه گوگل]در نتیجه او به سختی به دنبال کار دور از مارلوت بود
[ترجمه ترگمان]در نتیجه برای کار کردن از Marlott سخت به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He's been working away on the deck all afternoon.
[ترجمه گوگل]او تمام بعد از ظهر روی عرشه کار می کند
[ترجمه ترگمان]تمام بعد از ظهر روی عرشه کار می کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• work without pause

پیشنهاد کاربران

کار داوطلبانه در عوض جا و غذا
Volunteers or "Workawayers", are expected to contribute a pre - agreed amount of time per day in exchange for lodging and food, which is provided by their host
پشتکار و تلاش کردن درجهت کاری
دورکاری کردن
بزن به چاک
کار کردن بدون وقفه

بپرس