wordiness


پر لفظی، لفاظی

جمله های نمونه

1. Can you support her wordiness?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید از حرف زدن او حمایت کنید؟
[ترجمه ترگمان]میتونی از \"wordiness\" حمایت کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Write clearly. Be concise. Avoid wordiness.
[ترجمه گوگل]واضح بنویس مختصر باشد از حرف زدن بپرهیزید
[ترجمه ترگمان]واضح بنویسید دقیق باشید از wordiness اجتناب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I watch my action tense and wordiness in sentences when I am writing my technical diddley.
[ترجمه گوگل]زمانی که در حال نوشتن تمرین تکنیکی خود هستم، زمان عمل و لفظ خود را در جملات تماشا می کنم
[ترجمه ترگمان]زمانی که مشغول نوشتن diddley فنی ام هستم، به شدت تحت فشار قرار می گیرم و به حبس ابد محکوم می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. To cut down in wordiness, use the active voice rather than the passive voice .
[ترجمه گوگل]برای کاهش لفظ، از صدای فعال به جای صدای غیرفعال استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]برای قطع شدن در wordiness، از صدای فعال، به جای صدای منفعل از صدای فعال استفاده کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Well, the repeated faulty wording is a wordiness of the sentence structure, which should be deleted.
[ترجمه گوگل]خوب، عبارات غلط مکرر، کلمه ای بودن ساختار جمله است که باید حذف شود
[ترجمه ترگمان]خوب، wording تکراری تکراری یک wordiness از ساختار جمله است که باید حذف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An excess of words for the purpose; wordiness.
[ترجمه گوگل]بیش از حد کلمات برای هدف; کلامی
[ترجمه ترگمان]یک کلمه اضافی برای هدف، wordiness
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Find a balance between wordiness and lack of detail.
[ترجمه بردیا] بین پرحرفی و نپرداختن به جزئیات تعدل برقرار کنید
|
[ترجمه گوگل]تعادلی بین لفظ و عدم جزئیات پیدا کنید
[ترجمه ترگمان]یک تعادل بین wordiness و عدم وجود جزئیات پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It turned out that English for the law epitomized wordiness, unclearness, pomposity,(sentence dictionary) and dullness when it made its debut after it was legitimized.
[ترجمه گوگل]معلوم شد که انگلیسی برای قانون مظهر کلمه گویی، نامشخص بودن، تجمل، (فرهنگ جملات) و کسل کننده بودن آن است که اولین بار پس از مشروعیت بخشیدن به آن عرضه شد
[ترجمه ترگمان]روشن شد که زبان انگلیسی برای قانون epitomized wordiness، unclearness، pomposity، (فرهنگ لغت)و تیرگی زمانی که کار خود را بعد از اینکه قانون مشروع است آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To achieve conciseness of your letter-writing, try to keep your sentences short, avoid unnecessary wordiness or repetition, and eliminate excessive details .
[ترجمه گوگل]برای اینکه نامه نویسی مختصر باشد، سعی کنید جملات خود را کوتاه نگه دارید، از لفظ یا تکرار غیرضروری خودداری کنید و جزئیات بیش از حد را حذف کنید
[ترجمه ترگمان]برای دستیابی به ایجاز نامه تان سعی کنید جملات خود را کوتاه نگه دارید، از تکرار یا تکرار غیرضروری اجتناب کنید و جزئیات بیش از حد را حذف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When writing with a computer, you must guard against wordiness.
[ترجمه گوگل]هنگام نوشتن با کامپیوتر، باید از لفظ گویی مراقبت کنید
[ترجمه ترگمان]وقتی با یک کامپیوتر می نویسی باید از wordiness محافظت کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The word means something like "loaded with honors, " but, suspiciously, it comes in the middle of a conversation about wordiness, so it might be a word created to be wordy.
[ترجمه گوگل]این لغت به معنای چیزی شبیه "مملو از افتخارات" است، اما، به طور مشکوکی، در وسط یک مکالمه درباره لفظ گویی می آید، بنابراین ممکن است کلمه ای باشد که برای کلام بودن ایجاد شده باشد
[ترجمه ترگمان]این کلمه به معنی چیزی مانند \"بار کردن با احترام\" است، اما، با بدگمانی، در وسط صحبت در مورد wordiness قرار می گیرد، بنابراین ممکن است یک واژه ایجاد شده برای be باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Liu Baonan explained "advance to rituals" as a procedure of "study rituals first, for promotions later", which is also meaning-twisting with more wordiness.
[ترجمه گوگل]لیو باونان «پیشرفت به مراسم» را به عنوان رویه‌ای از «اول مناسک مطالعه، بعداً برای ارتقاء» توضیح می‌دهد که با واژه‌سازی بیشتر نیز معنا را می‌پیچاند
[ترجمه ترگمان]لیو Baonan توضیح داد که \"قبل از مراسم\" به عنوان روشی برای \"اجرای مراسم\" اول، برای ارتقا شغلی \"، که همچنین به معنای تغییر با wordiness بیشتر است\" توضیح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The out-of-date style of writing in the 20(superscript th) century is full of long wordiness and too much courteousness. Sometimes it is too vague, ambiguous, and hard to understand.
[ترجمه گوگل]سبک منسوخ نگارش در قرن بیستم (بالای خط) مملو از لفظ طولانی و مودب بودن بیش از حد است گاهی اوقات بیش از حد مبهم، مبهم و درک آن سخت است
[ترجمه ترگمان]سبک خارج از تاریخ نوشتن در قرن بیستم پر از wordiness طولانی و بیش از حد courteousness است گاهی اوقات بسیار مبهم و مبهم است و درک آن دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• excessive use of words; overly verbal

پیشنهاد کاربران

بپرس