1. woolly beard
ریش پشم مانند
2. woolly cloth
پارچه ی کرک دار
3. woolly ideas
عقاید مغشوش
4. woolly sheep
گوسفند(ان) پر پشم
5. a woolly fog
مه پشم مانند
6. the woolly hands of parviz
دست های پشمالوی پرویز
7. wild and woolly
یخلا،لگام گسیخته
8. wild and woolly
خشن و ناآموخته،نتراشیده نخراشیده
9. the shag of a woolly dog
موی ژولیده ی یک سگ پشمالو
10. an old history professor who was woolly on dates
استاد کهنسال تاریخ که تاریخ ها را قاتی می کرد
11. this kind of wood has a woolly surface
این نوع چوب سطح پرزداری دارد.
12. Felt was an almost inevitable consequence of keeping woolly sheep.
[ترجمه گوگل]نمد نتیجه تقریباً اجتناب ناپذیر نگهداری از گوسفند پشمی بود
[ترجمه ترگمان]احساس می کرد که دست و پا چلفتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It came to rest with corpses of slow woolly mammoths frozen deep inside, it lay on the bones of sabre-toothed tigers.
[ترجمه گوگل]با اجساد ماموتهای پشمالوی آهسته که در اعماق آن یخ زده بودند، آرام گرفت، روی استخوانهای ببرهای دنداندار خوابیده بود
[ترجمه ترگمان]برای استراحت با اجساد of woolly که در اعماق آن منجمد شده بودند، روی استخوان ران گوسفند افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He was wearing a long woolly pullover with hedgehogs all over it, nothing else.
[ترجمه گوگل]او یک پیراهن کش بلند پشمی پوشیده بود که سراسر آن جوجه تیغی بود، نه چیز دیگری
[ترجمه ترگمان]او لباس پشمی بلندی پوشیده بود که روی آن پوشیده شده بود و هیچ چیز دیگری نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Leonard Nimoy always wears his lucky woolly hat on set. 20.
[ترجمه گوگل]لئونارد نیموی همیشه سر صحنه فیلمبرداری کلاه پشمی خوش شانس خود را بر سر می گذارد 20
[ترجمه ترگمان]لئونارد نیموی همیشه کلاه lucky رو سر گذاشته بیست تا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. In Amazonia woolly monkeys and spider monkeys have been wiped out by over-hunting.
[ترجمه گوگل]در آمازون میمون های پشمالو و میمون های عنکبوتی در اثر شکار بیش از حد از بین رفته اند
[ترجمه ترگمان]در Amazonia پشمالو و میمون های عنکبوت با شکار از بین رفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. I wish I had my woolly hat on, not my straw one.
[ترجمه گوگل]کاش کلاه پشمی سرم بود نه حصیری
[ترجمه ترگمان]ای کاش کلاه woolly رو پام گذاشته بودم، نه یه دونه دیگه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. A bit too frail and woolly for the rough and tumble of ordinary practice.
[ترجمه گوگل]کمی بیش از حد ضعیف و پشمالو برای تمرینات خشن و معمولی
[ترجمه ترگمان]کمی بیش از حد شکننده و woolly برای سفت و سخت کار عادی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید