woolen

/ˈwʊlən//ˈwʊlən/

معنی: پارچههای پشمی، کاموا، پشمی
معانی دیگر: وابسته به یا ساخت شده از پشم، پشمین، پارچه ی پشمی، پشمینه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (often pl.) fabric or garments made of wool.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of, pertaining to, or made of wool.

جمله های نمونه

1. woolen cloth
پارچه ی پشمی

2. woolen yarn for carpet weaving
نخ پشمی برای فرش بافی

3. fine woolen products
فرآورده های پشمی اعلا

4. the woolen scarf was pricking on my neck
شال گردن پشمی گردنم را خراش می داد.

5. he had a green woolen cap on
او کلاه پشمی سبزی به سر داشت.

6. he was wearing a woolen coat
یک پالتو پشمی به تن داشت.

7. it is made of woolen material
از پارچه ی پشمی ساخته شده است.

8. a bear has a thick woolen coat
خرس دارای پوشش ضخیمی از پشم است.

9. He wore a woolen vest beneath his shirt.
[ترجمه گوگل]جلیقه پشمی زیر پیراهنش پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]یک جلیقه پشمی زیر پیراهنش پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Will this soap shrink woolen clothes?
[ترجمه گوگل]آیا این صابون لباس های پشمی را کوچک می کند؟
[ترجمه ترگمان]این صابون woolen رو می سازه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Their heavy woolen pants and jackets, hideously ill-fitted, were soaked with sweat.
[ترجمه گوگل]شلوار و ژاکت پشمی سنگین آنها که به طرز وحشتناکی نامناسب بود، از عرق خیس شده بود
[ترجمه ترگمان]شلوار پشمی و jackets که به زشتی کثیفی پوشیده شده بود از عرق خیس شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He would wear old woolen jackets and patched pants and let his hair grow and protest nuclear power.
[ترجمه گوگل]او ژاکت های پشمی کهنه و شلوارهای وصله دار می پوشید و موهایش را بلند می کرد و به قدرت هسته ای اعتراض می کرد
[ترجمه ترگمان]او کت پشمی کهنه و شلوار patched می پوشید و می گذاشت موهایش رشد کنند و به قدرت هسته ای اعتراض کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Once I had a long black woolen skirt with a high waistline.
[ترجمه گوگل]یک بار یک دامن پشمی مشکی بلند با کمر بلند داشتم
[ترجمه ترگمان]یک بار یک دامن پشمی بلند پشمی بلند دور کمرش پیچیده بود که دور کمرش پیچیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For lying postures use a woolen carpet, and spread a clean sheet over it.
[ترجمه گوگل]برای حالت دراز کشیدن از فرش پشمی استفاده کنید و یک ملحفه تمیز روی آن پهن کنید
[ترجمه ترگمان]زیرا postures دروغ از یک فرش پشمی استفاده می کنند و یک ورقه تمیز را روی آن پهن می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The woolen yarn made of woolen sticks will be used in industrial production.
[ترجمه گوگل]نخ پشمی ساخته شده از چوب پشمی در تولید صنعتی استفاده خواهد شد
[ترجمه ترگمان]The پشمی ساخته شده از چوب پشمی در تولید صنعتی استفاده خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Woolen headgear made from a cylindrical piece that is folded over for double thickness, sewn at one end and decorated with a pompom.
[ترجمه گوگل]روسری پشمی ساخته شده از یک قطعه استوانه ای که برای ضخامت دو برابر تا می شود، در یک سر آن دوخته شده و با پومپوم تزئین می شود
[ترجمه ترگمان]پوشش Woolen از یک تکه استوانه ای شکل ساخته شده است که به ضخامت دو برابر پوشانده شده و به یک طرف دوخته شده است و با یک pompom تزیین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پارچه های پشمی (اسم)
woolen

کاموا (اسم)
woolen

پشمی (صفت)
lanate, woolen

انگلیسی به انگلیسی

• fabric woven from wool; garment made from wool
of wool; like wool; made from wool

پیشنهاد کاربران

بپرس