• : تعریف: a high-fidelity speaker that produces low or bass frequencies. (Cf. tweeter.)
مترادف ها
دارای صدای کوتاه و گرفته (اسم)
woofer
تخصصی
[برق و الکترونیک] ووفر؛ بم - بلند گو بلند گوی بزرگی که بسامدهای شنیداری پایین را در سطوح توان نسبتاً بالا بازسازی می کند و معمولاً آن را در ترکیبی با شبکه ی تقاطعی و بلندگوهای بسامد بالایی به نام تویتر یا زیر -بلندگو به کار می برند .
انگلیسی به انگلیسی
• loudspeaker for lower frequencies
پیشنهاد کاربران
🔸 معادل فارسی: بلندگوی بم / ساب ووفر / پخش کننده ی فرکانس پایین در زبان محاوره ای: بلندگوی صداهای سنگین، پخش کننده ی بیس، بم زن ________________________________________ 🔸 تعریف ها: ... [مشاهده متن کامل]
1. ** ( فنی – صوتی ) :** نوعی بلندگو که برای تولید صداهای بم یا فرکانس های پایین طراحی شده، معمولاً در سیستم های صوتی حرفه ای یا خانگی مثال: *This woofer delivers deep bass for a cinematic experience. * این ووفِر بیس عمیقی می ده برای تجربه ی سینمایی. 2. ** ( ترکیبی – ساب ووفر ) :** در کنار توییتر ( برای صداهای زیر ) و میدرنج، ووفر نقش تولید صداهای سنگین و لرزاننده رو داره مثال: *The subwoofer is just a specialized woofer for ultra - low frequencies. * ساب ووفر در واقع یه نوع خاص از ووفِره برای فرکانس های خیلی پایین. 3. ** ( استعاری – طنزآمیز ) :** گاهی در زبان دیجیتال یا خیابانی، به صورت استعاری برای اشاره به کسی یا چیزی که بیس سنگین یا اثر لرزاننده داره استفاده می شه مثال: *He walks in like a human woofer—shaking the room. * راه می ره انگار خودش یه ووفِره—اتاقو می لرزونه! ________________________________________ 🔸 مترادف ها: bass speaker – subwoofer – low - frequency driver – boom box
اصطلاحی برای اشاره به سگ های بزرگ جثه یا سگ هایی با صدای پارس عمیق و بلند مثال: *That’s not a puppy, that’s a full - on woofer!* اون توله نیست، یه غول سگه واقعیه! 2. ** ( تصویری – اینترنتی ) :** در فضای اینترنت و میم ها، woofer معمولاً در کنار pupper برای سگ های بزرگ تر استفاده می شه مثال: *Pupper is cute, but woofer is majestic. * پاپر بانمکه، ولی ووفِر باابهته. 3. ** ( تشبیهی – صوتی ) :** اشاره به سگ هایی که صدای پارس شون مثل بلندگوی بم یا ساب ووفره—لرزاننده، سنگین، و ترسناک مثال: *The woofer barked and shook the whole yard. * ووفِر پارس کرد و کل حیاط لرزید. ________________________________________ 🔸 مترادف ها: big dog – large breed – barker – tank dog – chonker – beast