woodsy

/ˈwʊdziː//ˈwʊdzɪ/

معنی: جنگلی، مربوط به جنگل، شبیه چنگل
معانی دیگر: بیشه مانند، جنگل سان، ساکن جنگل

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: woodsier, woodsiest
• : تعریف: of, pertaining to, characteristic of, or suggesting the woods.

جمله های نمونه

1. It was an airy, almost woodsy, unhappy place.
[ترجمه گوگل]یک مکان مطبوع، تقریباً جنگلی و ناخوشایند بود
[ترجمه ترگمان]آنجا مکانی بود پر از unhappy و تقریبا شبیه به woodsy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The parking lot is quickly transformed into a woodsy park.
[ترجمه گوگل]پارکینگ به سرعت به یک پارک جنگلی تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]پارکینگ به سرعت تبدیل به یک پارک woodsy شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Essential oil of pine or sage or other woodsy notes will assist in connecting one to the earth mother if one is ungrounded.
[ترجمه گوگل]اسانس کاج یا مریم گلی یا سایر نت‌های چوبی در صورت غیر زمینی بودن، به اتصال آن به مادر زمین کمک می‌کند
[ترجمه ترگمان]روغن ضروری برای چوب کاج یا عاقل یا دیگر notes به طور موثر به اتصال یکی به مادر زمین در صورتی که یکی از آن ها بی اساس باشد کمک خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I like the woodsy atmosphere of this restaurant.
[ترجمه گوگل]من فضای جنگلی این رستوران را دوست دارم
[ترجمه ترگمان]من هوای تازه این رستوران رو دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You can identify them with their woodsy flavor and large lobes.
[ترجمه گوگل]شما می توانید آنها را با طعم چوبی و لوب های بزرگشان شناسایی کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید آن ها را با طعم woodsy و بخش های بزرگ شناسایی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The woodsy site where the bones were found is known as Duffy's Cut.
[ترجمه گوگل]محل جنگلی که در آن استخوان ها پیدا شد به نام دافی کات شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]سایت مشابهی که در آن استخوان ها یافت می شوند، به عنوان کات دافی شناخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. With its woodsy, balsamic notes and aromatic accents, Hinoki is used as a base note in many fine fragrances both for men and for women.
[ترجمه گوگل]هینوکی با نت‌های چوبی، بالزامیک و لهجه‌های معطر خود، به‌عنوان نت پایه در بسیاری از عطرهای خوب برای مردان و زنان استفاده می‌شود
[ترجمه ترگمان]با استفاده از woodsy، balsamic و accents آروماتیک، Hinoki به عنوان یک یادداشت پایه در بسیاری از بوهای خوب برای مردان و برای زنان استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cypress is another woodsy smell that will remind you to ground unto the Earth Mother for comfort and peace as well as attune to the pine tree kingdom.
[ترجمه گوگل]سرو یکی دیگر از بوی های چوبی است که به شما یادآوری می کند که برای آسایش و آرامش و همچنین هماهنگی با پادشاهی درخت کاج، زمین را به مادر زمین بیاورید
[ترجمه ترگمان]Cypress smell دیگری است که به شما یاد خواهد داد تا \"مادر زمین\" را برای راحتی و آرامش و نیز attune به پادشاهی درخت کاج بازگو کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She like the woodsy atmosphere of this restaurant.
[ترجمه گوگل]او فضای جنگلی این رستوران را دوست دارد
[ترجمه ترگمان]اون هوای تازه این رستوران رو دوست داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Their motel was off from the main thoroughfare, protected by trees and woodsy seclusion.
[ترجمه گوگل]متل آنها از گذرگاه اصلی دور بود و درختان و خانه های جنگلی از آن محافظت می کردند
[ترجمه ترگمان]motel از خیابان اصلی خارج شده بود و از درختان و seclusion محافظت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Like an architect, he created a series of forest rooms connected by woodsy hallways.
[ترجمه گوگل]او مانند یک معمار، مجموعه ای از اتاق های جنگلی را ایجاد کرد که با راهروهای جنگلی به هم متصل شده بودند
[ترجمه ترگمان]او مانند یک معمار مجموعه ای از اتاق های جنگلی را ایجاد کرد که در راهرو به هم متصل شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The glassy-eyed beast followed us loyally through our youth in a series of East Village apartments to our current renovated lodge in a woodsy Baltimore neighborhood.
[ترجمه گوگل]این جانور چشم شیشه‌ای ما را در دوران جوانی در مجموعه‌ای از آپارتمان‌های دهکده شرقی دنبال کرد تا به کلبه بازسازی‌شده فعلی ما در محله جنگلی بالتیمور برسد
[ترجمه ترگمان]هیولای چشم شیشه ای، با وفاداری به دنبال ما در یک سری آپارتمان روستایی شرقی به هتل بازسازی شده فعلی ما در یک محله قدیمی در بالتیمور رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sandalwood makes a lovely cologne, particular for men who like woodsy and spicy scents.
[ترجمه گوگل]چوب صندل یک ادکلن دوست داشتنی می سازد، مخصوصا برای مردانی که رایحه های چوبی و تند را دوست دارند
[ترجمه ترگمان]Sandalwood عطر دوست داشتنی، مخصوص مردان را، که شبیه woodsy و عطر تند است، می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Aromatic Description: Much richer in aroma than ground cinnamon. Peppery, earthy, spicy, bright yet slightly woodsy.
[ترجمه گوگل]توضیحات معطر: از نظر عطر بسیار غنی تر از دارچین آسیاب شده است فلفلی، خاکی، تند، روشن و در عین حال کمی چوبی
[ترجمه ترگمان]شرح آروماتیک: بیشتر از بوی دارچین ground غنی تر است peppery، زمینی، تند، روشن و هنوز هم مورد استفاده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جنگلی (صفت)
wild, silvan, woodsy, sylvan

مربوط به جنگل (صفت)
woodsy

شبیه چنگل (صفت)
woodsy

انگلیسی به انگلیسی

• of or related to forests, typical of forests

پیشنهاد کاربران

درختناک . [ دِ رَ ] ( ص مرکب ) منسوب به درخت . جای پردرخت . ( ناظم الاطباء ) . جای پر از درخت . درختستان . دَغِل . شَجِر. شَجراء. شَجیرة. شَعراء. صُراح . عِراق . عُقدة. غَبَرَة. غُتِل . مُعظَئِل . مُعظِل
...
[مشاهده متن کامل]
: شاجنة؛ وادی درختناک . ضَرِب ؛ جای پست همواردرختناک . هدملة؛ ریگ توده ٔ درختناک . ( منتهی الارب ) .

طبیعت دوست
He is very woodsy.
اون خیلی طبیعت دوسته

بپرس