woodman

/ˈwʊdmən//ˈwʊdmən/

معنی: جنگل نشین، جنگل بان، شکارچی
معانی دیگر: رجوع شود به: woodsman، هیزم شکن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: woodmen
• : تعریف: a woodsman.

جمله های نمونه

1. I am a Woodman, and made of tin.
[ترجمه گوگل]من یک مرد چوبی هستم و از قلع ساخته شده‌ام
[ترجمه ترگمان]من جنگل بان هستم و از حلبی ساخته شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Then the Tin Woodman wept for several minutes, and she watched the tears carefully and wiped them away with the towel.
[ترجمه گوگل]سپس چوب‌دار حلبی برای چند دقیقه گریه کرد و با دقت به اشک‌ها نگاه کرد و آنها را با حوله پاک کرد
[ترجمه ترگمان]آن وقت جنگل بان جنگل بان در حالی که اشک هایش را با دقت پاک می کرد، اشک هایش را با دستمال پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I was born the son of a woodman who chopped down trees in the forest and sold the wood for a living.
[ترجمه گوگل]من پسر مرد چوبی به دنیا آمدم که درختان جنگل را قطع می کرد و برای امرار معاش هیزم ها را می فروخت
[ترجمه ترگمان]من پسر یک woodman به دنیا اومدم که درخت ها رو توی جنگل تیکه تیکه کرد و برای زنده کردن چوب درخت رو فروخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Tin Woodman appeared to think deeply for a moment.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که مرد چوبی حلبی برای لحظه ای عمیقاً فکر می کند
[ترجمه ترگمان]جنگل بان شاید یک لحظه عمیقا به فکر فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Tin Woodman and the Scarecrow are destroyed, and the Lion is tied up in your yard.
[ترجمه گوگل]مرد چوبی حلبی و مترسک نابود می شوند و شیر در حیاط شما بسته می شود
[ترجمه ترگمان]جنگل بان تقدیر و the نابود شده اند و شیر در حیاط شما بسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The woodman spared a few trees.
[ترجمه گوگل]مرد چوبی به چند درخت امان داد
[ترجمه ترگمان]The چند درخت را کشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A woodman was cutting the wood.
[ترجمه گوگل]مرد چوبی مشغول بریدن چوب بود
[ترجمه ترگمان]یکی از woodman داشت چوب را می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The only thing woodman had was a good supper of a big sausage.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که مرد چوبی داشت یک شام خوب از یک سوسیس بزرگ بود
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که woodman می توانست غذای خوبی برای یک سوسیس بزرگ باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The woodman have cut down another tree.
[ترجمه گوگل]چوب‌دار درخت دیگری را قطع کرده است
[ترجمه ترگمان]The یک درخت دیگر را بریده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Once upon a time, there lived a woodman and his wife.
[ترجمه گوگل]روزی روزگاری مرد چوبی و همسرش زندگی می کردند
[ترجمه ترگمان]یک دفعه هم یک woodman و زنش زنده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. So Woodman seized his axe, and with one stroke cut the Serpent in cno.
[ترجمه گوگل]بنابراین وودمن تبر خود را گرفت و با یک ضربه مار را در cno برید
[ترجمه ترگمان]این بود که جنگل بان تبر خود را برداشت، و با یک ضربه، افعی را در cno فرو برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Every day, the woodman would set out early in the morning to chop down trees.
[ترجمه گوگل]چوب‌دار هر روز صبح زود راهی می‌شد تا درخت‌ها را کند
[ترجمه ترگمان]هر روز، the woodman صبح زود از خواب بیدار می شدند و درختان را تکه تکه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cheri E. Woodman, of Saginaw, crochets things from plastic bags. Not only does she make hand and shopping bags, she wears a hat and shawl she made.
[ترجمه گوگل]Cheri E Woodman، از Saginaw، چیزهایی را از کیسه های پلاستیکی قلاب بافی می کند او نه تنها کیف های دستی و خرید درست می کند، بلکه کلاه و شالی که خودش درست کرده به سر می گذارد
[ترجمه ترگمان]\"شری ری\" جنگل بان، از Saginaw، چیزهای crochets از کیسه پلاستیکی نه تنها کیف خرید و خرید خرید، کلاه و شال به تن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Woodman, spare that tree!
[ترجمه گوگل]مرد چوبی، از آن درخت در امان باش!
[ترجمه ترگمان]جنگل بان، آن درخت را ببخش!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جنگل نشین (اسم)
forester, woodman

جنگل بان (اسم)
ranger, forester, woodman, woodsman

شکارچی (اسم)
gunner, woodman, hunter, huntsman, jaeger

انگلیسی به انگلیسی

• forest dweller; woodcutter; seller of firewood; hunter who hunts in forest; forest manager appointed by king

پیشنهاد کاربران

بپرس