wood sorrel

/ˈwʊdˈsɔːrəl//wʊdˈsɒrəl/

معنی: ترشک درختی
معانی دیگر: (گیاه شناسی) شبدر ترشک، ترشک درختی (جنس oxalis تیره ی oxalidaceae)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of various related, creeping, woodland plants of Europe and North America that have heart-shaped compound leaves, containing oxalic acid, and bear white, pink, or yellow flowers.

جمله های نمونه

1. There are many woodland flowers, such as wood sorrel, bluebell, fox glove and wood anemone.
[ترجمه گوگل]گل های جنگلی زیادی مانند خاکشیر چوبی، بلبلی، دستکش روباه و شقایق چوبی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]گل های جنگلی بسیار جنگلی هستند که مانند ترشک wood و bluebell چوب و لاله چوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Here he had rooted up the moss and wood sorrel.
[ترجمه گوگل]در اینجا او خزه و خاکشیر چوبی را ریشه کن کرده بود
[ترجمه ترگمان]در اینجا خود را بر اسب کرند و wood میخکوب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But the fragrant dank beckoned with wild garlic, wood sorrel and magnolia still tight in the bud.
[ترجمه گوگل]اما تانک معطر همراه با سیر وحشی، خاکشیر چوبی و ماگنولیا هنوز در جوانه‌هایش محکم است
[ترجمه ترگمان]اما رایحه مرطوب و مرطوب که بوی تند سیر می داد، از درخت ترشک و ماگنولیا، که هنوز در غنچه بود، اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cooks use their fingertips to pluck, fold and position single leaves of wood sorrel into a coat that is place over hand-scraped beef tartare. Juniper dust, left, and tarragon paste are on the plate.
[ترجمه گوگل]آشپزها از نوک انگشتان خود برای چیدن، چین دادن و قرار دادن تک برگ های خاکشیر چوبی در پوششی استفاده می کنند که روی تارتار گوشت گاو خراشیده شده با دست قرار می گیرد گرد و غبار ارس، چپ و خمیر ترخون در بشقاب است
[ترجمه ترگمان]Cooks از نوک انگشتان خود برای کشیدن، جمع کردن و پست کردن برگ های سوزنی چوبی که روی گوشت گاو در دست است استفاده می کنند Juniper dust، چپ و خمیر tarragon روی صفحه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Oxalic acid: Colourless, crystalline, toxic carboxylic acid found in many plants, especially rhubarb, wood sorrel, and spinach.
[ترجمه گوگل]اسید اگزالیک: کربوکسیلیک اسید بی رنگ، کریستالی و سمی که در بسیاری از گیاهان به ویژه ریواس، ترشک چوبی و اسفناج یافت می شود
[ترجمه ترگمان]اسید Oxalic: colourless، crystalline، سمی کربوکسیلیک در بسیاری از گیاهان، به ویژه ریواس، چوبی و اسفناج یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Especially to some malignant weed like Desmodium triflorum, creeping wood sorrel and Hydrocotyle sibthorpioides.
[ترجمه گوگل]به خصوص برای برخی از علف های هرز بدخیم مانند Desmodium triflorum، خاکشیر چوبی خزنده و Hydrocotyle sibthorpioides
[ترجمه ترگمان]به خصوص برای بعضی از علف های شرور مثل Desmodium triflorum و wood creeping و Hydrocotyle sibthorpioides
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ترشک درختی (اسم)
sorrel tree, wood sorrel

پیشنهاد کاربران

بپرس