1. No doubt most young children find themselves wondrously alerted to anything having to do with horses.
[ترجمه گوگل]بدون شک اکثر کودکان خردسال خود را به طرز شگفت انگیزی نسبت به هر چیزی که با اسب مرتبط است آگاه می کنند
[ترجمه ترگمان]شکی نیست که بیشتر بچه های جوان خودشان را در مورد این که مجبور بودند با اسب ها بکنند آگاه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شکی نیست که بیشتر بچه های جوان خودشان را در مورد این که مجبور بودند با اسب ها بکنند آگاه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We found the library wondrously warm, being ingeniously heated by hot pipes which also gushed water into the latrines.
[ترجمه گوگل]ما کتابخانه را به طرز شگفتانگیزی گرم دیدیم، که به طرز ماهرانهای توسط لولههای داغ گرم میشود که آب را نیز به داخل مستراح میتاباند
[ترجمه ترگمان]ما کتابخانه را به طرز عجیبی گرم یافتیم، آنچنان که به وسیله لوله های مذاب گرم شده بود و همچنین آب را در توالت های صحرایی فواره می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما کتابخانه را به طرز عجیبی گرم یافتیم، آنچنان که به وسیله لوله های مذاب گرم شده بود و همچنین آب را در توالت های صحرایی فواره می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She grow wondrously fond of stealing off to corners by herself.
[ترجمه گوگل]او به طور شگفت انگیزی علاقه زیادی به دزدی به گوشه و کنار خودش پیدا می کند
[ترجمه ترگمان]خیلی دوست داشت خودش را به گوشه و کنار بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خیلی دوست داشت خودش را به گوشه و کنار بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It is wondrously clean, emitting mainly pristine steam when burned.
[ترجمه گوگل]به طرز شگفت انگیزی تمیز است و در هنگام سوزاندن بخار عمدتاً بکر منتشر می کند
[ترجمه ترگمان]این جا به طرز عجیبی تمیز و تمیز است و در زمان سوختن، بخار اولیه و بکر ساطع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این جا به طرز عجیبی تمیز و تمیز است و در زمان سوختن، بخار اولیه و بکر ساطع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A passerby enjoyed it very wondrously and asked the blindman without reason : What do you do this ?
[ترجمه گوگل]رهگذری به طرز شگفت انگیزی از آن لذت برد و بی دلیل از نابینا پرسید: این کار را چه می کنی؟
[ترجمه ترگمان]یک عابر پیاده خیلی به این سو و آن سو لذت برد و بدون دلیل از the پرسید: این کار را می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک عابر پیاده خیلی به این سو و آن سو لذت برد و بدون دلیل از the پرسید: این کار را می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The colors changed wondrously slowly.
[ترجمه گوگل]رنگ ها به آرامی به طرز شگفت انگیزی تغییر کردند
[ترجمه ترگمان]رنگ ها به طرز عجیبی به طرز عجیبی تغییر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رنگ ها به طرز عجیبی به طرز عجیبی تغییر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. If you but smile, spring zephyrs blow through my spirits, wondrously.
[ترجمه گوگل]اگر تو فقط لبخند بزنی، زفیرهای بهاری به طرز شگفتانگیزی در روح من میوزند
[ترجمه ترگمان]اگر فقط لبخند بزنی، چشمه ای من از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر فقط لبخند بزنی، چشمه ای من از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He remains a paradox: an intensely private public writer who has dedicated himself in wondrously inventive ways to undoing the Big Lie.
[ترجمه گوگل]او همچنان یک پارادوکس باقی می ماند: نویسنده ای به شدت خصوصی که خود را به روش های ابداعی شگفت انگیزی وقف خنثی کردن دروغ بزرگ کرده است
[ترجمه ترگمان]او همچنان یک تناقض است: نویسنده ای که به شدت خصوصی است و خود را به نحوی عجیب و غریب وقف خنثی کردن دروغ بزرگ کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او همچنان یک تناقض است: نویسنده ای که به شدت خصوصی است و خود را به نحوی عجیب و غریب وقف خنثی کردن دروغ بزرگ کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The sunshine floods the sleepy village street, a storm has left everything drenched, and wondrously refreshed.
[ترجمه گوگل]آفتاب خیابان خوابآلود روستا را سیل میکند، طوفان همه چیز را خیس کرده و به طرز شگفتانگیزی سرحال شده است
[ترجمه ترگمان]آفتاب در خیابان دهکده خواب آلود، طوفان همه چیز را خیس کرده و به طرز عجیبی سرحال و سرحال به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آفتاب در خیابان دهکده خواب آلود، طوفان همه چیز را خیس کرده و به طرز عجیبی سرحال و سرحال به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Who but Italo Calvino could have selected two hundred of Italy's traditional folktales and retold them so wondrously?
[ترجمه گوگل]چه کسی جز ایتالو کالوینو می توانست دویست داستان سنتی ایتالیایی را انتخاب کرده و آن ها را به طرز شگفت انگیزی بازگو کند؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی جز Italo Calvino می توانست دویست نفر از مردم محلی ایتالیا را انتخاب کرده و آن ها را به نحوی عجیب و غریب بازگو کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چه کسی جز Italo Calvino می توانست دویست نفر از مردم محلی ایتالیا را انتخاب کرده و آن ها را به نحوی عجیب و غریب بازگو کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Ever since they had set eyes on each other they had been wondrously happy.
[ترجمه گوگل]از زمانی که آنها به یکدیگر چشم دوخته بودند، به طرز شگفت انگیزی خوشحال بودند
[ترجمه ترگمان]از آن روز که به یکدیگر چشم دوخته بودند، خوشحال و خوشحال به نظر می رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از آن روز که به یکدیگر چشم دوخته بودند، خوشحال و خوشحال به نظر می رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Xanthic ester is a kind of catcher in the floatation of minerals. Though only a very little amount of xanthic ester is discharged into water,[Sentence dictionary] it smells wondrously bad.
[ترجمه گوگل]استر زانتیک نوعی گیره در شناورسازی کانی هاست اگرچه فقط مقدار بسیار کمی از استر گزانتیک در آب تخلیه می شود، [فرهنگ جملات] بوی عجیبی بد می دهد
[ترجمه ترگمان]Xanthic استر یک نوع شکارچی در شناوری مواد معدنی است اگر چه مقدار کمی از xanthic استر به آب تخلیه می شود، این لغت به طرز عجیبی بد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Xanthic استر یک نوع شکارچی در شناوری مواد معدنی است اگر چه مقدار کمی از xanthic استر به آب تخلیه می شود، این لغت به طرز عجیبی بد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید