1. He has a rather womanish manner.
2. Have you seen that womanish man? He's a queen.
[ترجمه گوگل]اون مرد زن رو دیدی؟ او یک ملکه است
[ترجمه ترگمان]این مرد دهاتی را دیدی؟ او یک ملکه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He has a womanish manner.
4. Posi has the most womanish ability to choose the worst moments to disrupt a man's thoughts - usually with something trivial.
[ترجمه گوگل]پوزی زنانه ترین توانایی را در انتخاب بدترین لحظات برای برهم زدن افکار یک مرد دارد - معمولاً با چیزهای بی اهمیت
[ترجمه ترگمان]posi توانایی زنان برای انتخاب بدترین لحظات برای مختل کردن افکار یک مرد را دارد - معمولا با یک چیز بی اهمیت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Burden thought him a weak womanish fool, despising his red eyes and the muscle that twitched in his cheek.
[ترجمه گوگل]باردن او را یک احمق زنانه ضعیف میدانست که چشمهای قرمز و ماهیچهای که در گونهاش تکان میخورد را تحقیر میکرد
[ترجمه ترگمان]محموله او را یک احمق دهاتی ضعیف می پنداشت و چشمان سرخش را تحقیر می کرد و عضله گونه او را تحقیر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But the profane and old - womanish myths refuse, and exercise yourself unto godliness.
[ترجمه گوگل]اما افسانه های رکیک و قدیمی زنانه امتناع می کنند و خود را به خداپرستی می پردازند
[ترجمه ترگمان]اما افسانه های کفرآمیز و old از این کار سر باز می زنند و خود را به سوی godliness هدایت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He told me that I was a womanish sentimentalist, and would never do for business life.
[ترجمه گوگل]او به من گفت که من یک احساساتی زنانه هستم و هرگز برای زندگی تجاری این کار را انجام نمی دهم
[ترجمه ترگمان]به من گفت که من آدم حساسی هستم و هرگز برای زندگی کاری نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But the profane and old - womanish myths refuse, and exercise yourself godliness.
[ترجمه گوگل]اما افسانه های رکیک و قدیمی زنانه امتناع می ورزند و از خود خداپرستی می کنند
[ترجمه ترگمان]اما افسانه های کفرآمیز و old از این کار سر باز می زنند و خود را در معرض خطر قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He considered it womanish and impractical.
[ترجمه گوگل]او آن را زنانه و غیرعملی می دانست
[ترجمه ترگمان]او آن را زنانه و غیرعملی می دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Your tears are womanish.
11. His face was girlishly pretty, with a sort of womanish frivolity in his look.
[ترجمه گوگل]صورتش به طرز دخترانه ای زیبا بود و نوعی سبکسری زنانه در قیافه اش دیده می شد
[ترجمه ترگمان]صورت او چون دختران جوان و زیبا بود و یک نوع سبک سری زنانه در چهره اش دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Niobe sneers at Leto, the mother of Apollo and Artemis, for having a mannish daughter and a womanish son.
[ترجمه گوگل]نیوبه به لتو، مادر آپولو و آرتمیس، به خاطر داشتن یک دختر مردانه و یک پسر زنانه، تمسخر می کند
[ترجمه ترگمان]Niobe Niobe و Leto، مادر آپولو و آرتمس برای داشتن یک دختر mannish و یک پسر دهاتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید