1. Stephen Wolfram, a mathematical genius who did pioneering work on the varieties of computer algorithms agrees.
[ترجمه گوگل]استفان ولفرام، نابغه ریاضی که کار پیشگامی بر روی انواع الگوریتمهای کامپیوتری انجام داد، با این موضوع موافق است
[ترجمه ترگمان]استفان ولفرام، یک نابغه ریاضی که کاره ای پیشرو بر روی انواع الگوریتم های کامپیوتری انجام داد، موافق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. As Wolfram told us, the most basic question he tried to answer when the company started development was simply to see if it was even possible to take all this data and make it computable.
[ترجمه گوگل]همانطور که ولفرام به ما گفت، ابتدایی ترین سوالی که او سعی کرد در هنگام شروع توسعه شرکت به آن پاسخ دهد این بود که ببیند آیا حتی امکان گرفتن همه این داده ها و قابل محاسبه کردن آن وجود دارد یا خیر
[ترجمه ترگمان]همانطور که ولفرام آلفا به ما گفت، یک سوال اساسی که او در زمانی که شرکت شروع به توسعه کرد، تنها برای این بود که ببیند آیا ممکن است تمام این داده ها را بگیرد و آن را قابل محاسبه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The arrival of Wolfram Alpha also forced Google to explore a more sophisticated approach to presenting meaningful information from online databases ("Google Unveils Google Squared").
[ترجمه گوگل]ورود Wolfram Alpha همچنین گوگل را وادار کرد تا رویکرد پیچیده تری برای ارائه اطلاعات معنی دار از پایگاه های داده آنلاین ("Google Squared Google Veils" را بررسی کند
[ترجمه ترگمان]ورود ولفرام آلفا نیز گوگل را وادار به کشف یک رویکرد پیچیده تر برای ارایه اطلاعات معنی دار از پایگاه داده های آنلاین کرد (گوگل Unveils گوگل Squared)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Trista Northand Wolfram Goessling, now principal faculty at HSCI and assistant professors at Beth Israel Deaconess Medical Center and BWH, respectively, were first authors on the Cell paper.
[ترجمه گوگل]تریستا نورث و ولفرام گوسلینگ، که اکنون استاد اصلی HSCI و استادیار مرکز پزشکی Beth Israel Deaconess و BWH هستند، اولین نویسندگان مقاله سلول بودند
[ترجمه ترگمان]Trista Northand Wolfram Goessling، که اکنون هیات علمی اصلی at و استادیار در مرکز پزشکی بث اسرائیل Deaconess و BWH است، اولین نویسنده این گروه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Tungsten ( or wolfram ) : Metallic chemical element, of the transition elements, chemical symbol W, atomic number 7
[ترجمه گوگل]تنگستن (یا ولفرم): عنصر شیمیایی فلزی، از عناصر انتقالی، نماد شیمیایی W، عدد اتمی 7
[ترجمه ترگمان]تنگستن (یا wolfram): عنصر شیمیایی فلزی، عناصر گذار، نماد شیمیایی W، عدد اتمی ۷
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The research and progress of wolfram and molybdenum separation and evaluated in this article.
[ترجمه گوگل]تحقیق و پیشرفت جداسازی ولفرام و مولیبدن در این مقاله مورد ارزیابی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]تحقیق و پیشرفت of و مولیبدونم در این مقاله ارزیابی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Wolfram tailing glass - ceramic proportion of wolfram tailing and other ingredients such as feldspar, limestone, and flux.
[ترجمه گوگل]شیشه باطله ولفرام - نسبت سرامیکی باطله ولفرام و سایر مواد مانند فلدسپات، سنگ آهک و فلاکس
[ترجمه ترگمان]محل انباشت پسماند Wolfram پسماند wolfram و ترکیبات دیگر مانند فلدسپار، سنگ آهک و شار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The determination of Wolfram in low alloy steel with ICP - AES method is studied.
[ترجمه گوگل]تعیین ولفرام در فولاد کم آلیاژ با روش ICP - AES مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]تعیین of در فولاد کم آلیاژ با روش ICP - AES بررسی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The skarn wolfram deposits are formed in granite contact zone and crack of stratum. The porphyry and quartz vein molybdenum deposits are formed in porphyritic granite bodies and fissure vein.
[ترجمه گوگل]رسوبات ولفرام اسکارن در ناحیه تماس گرانیتی و شکاف لایه تشکیل شده است رسوبات مولیبدن ورید پورفیری و کوارتز در اجسام گرانیت پورفیری و ورید شکاف تشکیل می شوند
[ترجمه ترگمان]رسوبات skarn wolfram در منطقه برخورد گرانیت و ترک لایه شکل گرفته اند The molybdenum و quartz molybdenum در ساختارهای گرانیت porphyritic و رگه fissure شکل گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Wolfram Alpha will show you lots of data beyond just the regular current temperature and forecasts.
[ترجمه گوگل]Wolfram Alpha داده های زیادی را فراتر از دمای معمولی فعلی و پیش بینی ها به شما نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]ولفرام آلفا داده های زیادی را فراتر از دما و پیش بینی های جریان منظم نشان خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Moreover, Wolfram, and Matthew Cook have proven that rule 110 is computationally equivalent to a universal Turing machine.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ولفرام و متیو کوک ثابت کرده اند که قانون 110 از نظر محاسباتی معادل یک ماشین تورینگ جهانی است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، ولفرام آلفا و متیو کوک ثابت کرده اند که قانون ۱۱۰ از لحاظ محاسباتی معادل یک ماشین تورینگ عمومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The most significant fields are tobacco, paper, wolfram, camphor, farm implements and fertilizers ( such as lime ).
[ترجمه گوگل]از مهمترین مزارع می توان به تنباکو، کاغذ، ولفرم، کافور، ادوات کشاورزی و کودهای شیمیایی (مانند آهک) اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]در بیشتر زمینه ها تنباکو، کاغذ، wolfram، کافور، تجهیزات کشاورزی و کود (مانند لیمو)وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Mathematical physics keeps Wolfram in business.
[ترجمه گوگل]فیزیک ریاضی ولفرام را در تجارت نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]فیزیک ریاضی، ولفرام آلفا را در کار نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. CNET's Rafe Needleman gets a look at the eagerly anticipated new computational search engine, Wolfram Alpha.
[ترجمه گوگل]Rafe Needleman از CNET نگاهی به موتور جستجوی محاسباتی جدید مورد انتظار Wolfram Alpha دارد
[ترجمه ترگمان]Rafe s Needleman Needleman (CNET Needleman Needleman)نگاهی به موتور جستجوی محاسباتی جدید، ولفرام آلفا می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید