wolfish

/ˈwʊlfɪʃ//ˈwʊlfɪʃ/

معنی: گرگ صفت
معانی دیگر: گرگ مانند، گرگو، درنده خو، ددمنش، پر حرص و ولع

جمله های نمونه

1. But Bobby just sat there with a wolfish grin as guests moved in to witness the spectacle.
[ترجمه گوگل]اما بابی فقط با پوزخند گرگ در آنجا نشسته بود و مهمانان برای تماشای این منظره وارد شدند
[ترجمه ترگمان]اما بابی درست همان جا نشسته بود و همچنان که مهمانان به تماشای منظره صحنه می رفتند، لبخند wolfish بر لبش نقش بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The wolfish landlord used this chance to demand the usurious compound interest of 50% for three years.
[ترجمه گوگل]صاحبخانه گرگ از این فرصت استفاده کرد و سود مرکب ربوی 50 درصدی را به مدت سه سال مطالبه کرد
[ترجمه ترگمان]این مسافرخانه wolfish از این فرصت استفاده کرد تا برای سه سال بهره مرکب usurious را به میزان ۵۰ درصد درخواست کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He revels in blood and battle, using his wolfish persona to draw the feral beasts to his side and imbue his allies with his flesh-shredding strength.
[ترجمه گوگل]او از خون و نبرد لذت می برد و از شخصیت گرگ خود استفاده می کند تا جانوران وحشی را به سمت خود بکشد و متحدانش را با قدرت خرد کردن گوشت خود آغشته کند
[ترجمه ترگمان]او در خون و جنگ زندگی می کند و با استفاده از شخصیت wolfish او را به طرف خودش می کشد و با تکه پاره کردن قدرتش به allies نفوذ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The American spy's expulsion from Iraq explained the wolfish nature of the USA.
[ترجمه گوگل]اخراج جاسوس آمریکایی از عراق ماهیت گرگ بودن آمریکا را توضیح داد
[ترجمه ترگمان]اخراج جاسوس آمریکایی از عراق ماهیت wolfish ایالات متحده را توضیح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For thy desires wolfish, bloody, stare'd, and ravenous.
[ترجمه گوگل]برای آرزوهای تو گرگ، خونین، خیره و درنده
[ترجمه ترگمان]زیرا خواسته های تو گرگ مانند، خونین، خیره و گرسنه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He had never seen dogs fight as these wolfish creatures fought, and his first experience taught him an unforgettable lesson.
[ترجمه گوگل]او هرگز ندیده بود که سگ ها مانند این موجودات گرگ مبارزه کنند و اولین تجربه او درسی فراموش نشدنی به او داد
[ترجمه ترگمان]هرگز سگ ها را ندیده بود که مانند این موجودات wolfish بجنگند و اولین تجربه او یک درس فراموش نشدنی را به او آموخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If people encountered you when you were in wolfish form, they could throw an iron object at you and you'd reveal your human nature.
[ترجمه گوگل]اگر مردم زمانی که به شکل گرگ بودید با شما روبرو می شدند، می توانستند یک شی آهنی را به سمت شما پرتاب کنند و شما ماهیت انسانی خود را آشکار کنید
[ترجمه ترگمان]اگر مردم با شما برخورد کنند، وقتی شکل گرگ مانند بودید، می توانستند یک شی آهنی را به طرف شما پرتاب کنند و طبیعت انسانی شما را آشکار سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And all the while the silent and wolfish circle waited to finish off whichever dog went down.
[ترجمه گوگل]و در تمام مدت دایره ساکت و گرگ منتظر بودند تا هر سگی را که فرود می‌آید به پایان برساند
[ترجمه ترگمان]و در تمام این مدت دایره خاموش و گرگ مانند منتظر پایان دادن هر کدام از سگ ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I looked at her, dumb and wolfish. She at once enraged and shamed me.
[ترجمه گوگل]به او نگاه کردم، گنگ و گرگ او بلافاصله من را عصبانی و شرمنده کرد
[ترجمه ترگمان]به او نگاه کردم، احمق و گرگ نما او فورا عصبانی شد و مرا شرمنده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Big Girl chooses to pester me with her pleas to get her ear pierced just before school, just before bed, or when I'm rifling in the refrigerator with a wolfish look.
[ترجمه گوگل]دختر بزرگ تصمیم می گیرد با التماس هایش مرا آزار دهد تا گوشش را درست قبل از مدرسه، درست قبل از خواب، یا وقتی با نگاه گرگ در یخچال تفنگ می زنم، سوراخ کنم
[ترجمه ترگمان]دختر بزرگ می خواهد از من تقاضای کمک کند تا گوش او را درست قبل از مدرسه، درست قبل از مدرسه، درست قبل از خواب، درست قبل از خواب، درست قبل از خواب ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Even above the hissing boom of the larchwood, that spread its bristling, leafless, wolfish darkness on the down-slope, she heard the tinkle as of tiny water-bells.
[ترجمه گوگل]حتی در بالای بوم خش خش چوب کاج، که تاریکی پرزدار، بی برگ و گرگ گونه اش را در سراشیبی پراکنده می کرد، صدای غلغلک صدای ناقوس های کوچک آب را شنید
[ترجمه ترگمان]حتی بالاتر از غرش هیس هیس هیس، که در تاریکی، بی برگ و بار، تاریکی wolfish را روی زمین پهن کرده بود، صدای تلق تلق و زنگ های ریز آب را می شنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I raise my head and see a red illuminated EXIT sign and as my eyes adjust I see tigers, cavemen with long spears, cavewomen wearing strategicallymodest skins, wolfish dogs.
[ترجمه گوگل]سرم را بالا می‌آورم و تابلوی EXIT با نور قرمز را می‌بینم و همانطور که چشمانم تنظیم می‌شوند ببرها، غارنشینان با نیزه‌های بلند، زنان غارنشین با پوست‌های سبک استراتژیک، سگ‌های گرگ را می‌بینم
[ترجمه ترگمان]سرم را بلند می کنم و تابلویی را می بینم که محل خروج را روشن می کند، و همچنان که چشم هایم را با نیزه های بلند می بینم، cavemen با نیزه های بلند، پوست strategicallymodest، سگ های گرگ مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is not an elegant comparison, but there is something wolfish in society.
[ترجمه گوگل]مقایسه ظریفی نیست، اما چیزی گرگ در جامعه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]این مقایسه برازنده نیست، اما در اجتماع چیز wolfish وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Martin shook his head, but he had failed to keep back the wolfish, hungry look that leapt into his eyes at the suggestion of dinner.
[ترجمه گوگل]مارتین سرش را تکان داد، اما نتوانست نگاه گرگ‌ماهی و گرسنه‌ای را که به پیشنهاد شام به چشمانش پرید
[ترجمه ترگمان]مارتین سرش را به علامت منفی تکان داد، اما نتوانست نگاه wolfish و گرسنه را که به پیشنهاد شام در چشمانش بود باز نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گرگ صفت (اسم)
wolfish

انگلیسی به انگلیسی

• wolf-like; cruel; savage, ferocious

پیشنهاد کاربران

wolfish expression
حالت چهره ی شرورانه/ جسورانه
متضاد sheepish به معنی خجالتی
گرگ صفت Ish برای دادن صفت به کار میره شما میتونین بگین Flowerish : ) یعنی گل صفت یا گلگونه
گرگ صفت
گرگ صفت بفرد بی طرف برای دغدغه سازی بین دو نفر میشود در صورت شکست گرگ صفت سعی میکند با حامی از نفر سوم بودن ، انگیزه موردنظر به دغدغه دو نفر را ایجاد کن سعی کنید گوسفند گرگ صفت تو تله نیوفتید

بپرس