[ترجمه گوگل]حتی زودتر از همیشه از خواب بیدار شده بود [ترجمه ترگمان]او حتی زودتر از همیشه از خواب بیدار شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She was woken by a sharp rap on the door.
[ترجمه گوگل]با صدای رپ تند روی در از خواب بیدار شد [ترجمه ترگمان]او با یک ضربه تند از در بیدار شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She had just woken from a deep sleep.
[ترجمه مهدیه] اوبه تازگی ازخواب عمیق بیدار شده بود
|
[ترجمه گوگل]تازه از خواب عمیق بیدار شده بود [ترجمه ترگمان]او تازه از خواب عمیقی بیدار شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I was woken by the noise of a car starting up.
[ترجمه گوگل]با صدای روشن شدن ماشین از خواب بیدار شدم [ترجمه ترگمان]با صدای بلند کردن ماشین از خواب بیدار شدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I was woken up in the early hours by a bird twittering just outside my window.
[ترجمه گوگل]در ساعات اولیه پرنده ای که بیرون پنجره ام توییتر می کرد از خواب بیدار شدم [ترجمه ترگمان]در ساعات اولیه بیدار شدن توسط یک پرنده، درست بیرون پنجره از خواب بیدار شدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I was woken up by a couple of drunks larking around with a dustbin in the street.
[ترجمه گوگل]چند تا مست از خواب بیدار شدم که با سطل زباله در خیابان در حال لم دادن بودند [ترجمه ترگمان]با یک سطل آشغال که روی یک سطل آشغال نشسته بود، از خواب بیدار شدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I was woken up at some unearthly hour of the morning by someone knocking on my door.
[ترجمه گوگل]در ساعتی ناخوشایند صبح توسط کسی که در خانه ام را زد از خواب بیدار شدم [ترجمه ترگمان]در یک ساعت غیر زمینی از خواب بیدار شدم که کسی در را زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I'd just woken up and was still drowsy.
[ترجمه گوگل]تازه از خواب بیدار شده بودم و هنوز خواب آلود بودم [ترجمه ترگمان]تازه بیدار شده بودم و هنوز خواب آلود بودم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. When he's just woken up he's like a bear with a sore head.
[ترجمه گوگل]وقتی او تازه از خواب بیدار شده است مانند یک خرس با سر درد است [ترجمه ترگمان]وقتی که بیدار شد مثل یک خرس با سر درد است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I was woken by a noise in the room.
[ترجمه گوگل]با صدایی در اتاق بیدار شدم [ترجمه ترگمان]با صدایی که در اتاق بود از خواب بیدار شدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He hasn't yet woken up to the seriousness of the situation.
[ترجمه گوگل]او هنوز از وخامت اوضاع بیدار نشده است [ترجمه ترگمان]او هنوز به شدت اوضاع را بیدار نکرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I was woken by the smash of glass.
[ترجمه گوگل]با کوبیدن شیشه از خواب بیدار شدم [ترجمه ترگمان]با خرد کردن شیشه از خواب بیدار شدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He was woken by the radio alarm clock blasting out rock music.
[ترجمه گوگل]او با صدای زنگ ساعت رادیویی که موسیقی راک پخش می کرد از خواب بیدار شد [ترجمه ترگمان]ساعت زنگ هشدار رادیویی از خواب بیدار شد و صدای موسیقی راک را منفجر کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I was woken by a door banging in the wind.
[ترجمه گوگل]با کوبیدن در از خواب بیدار شدم [ترجمه ترگمان]من از خواب بیدار شدم توسط یه در که تو باد قرار داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید