woke

/woʊk//wəʊk/

زمان گذشته: wake، زمان ماضی فعل wake، بیدار شد

بررسی کلمه

( verb )
• : تعریف: a past tense of wake

جمله های نمونه

1. he woke the whole house!
او همه ی اهل خانه را بیدار کرد!

2. i woke up early in the morning
صبح زود از خواب بیدار شدم.

3. i woke up early in the morning
صبح زود بیدار شدم.

4. i woke up to the fact that nobody was my friend
به این حقیقت پی بردم که هیچ کس دوست من نیست.

5. she woke up feeling a bit queer
او از خواب بیدار شد و احساس ناخوشی خفیفی می کرد.

6. she woke up with a nasty disposition
او با خلق بدی از خواب بیدار شد.

7. she woke up with a start
با یکه خوردن از خواب بیدار شد.

8. his shout woke me up
فریاد او مرا از خواب بیدار کرد.

9. that insult woke his anger
آن توهین خشم او را برانگیخت.

10. the noise woke the baby
صدا کودک را بیدار کرد.

11. today, i woke up at six a. m.
امروز ساعت شش بامداد بیدار شدم.

12. his hacking cough woke me up
تک سرفه های او مرا بیدار کرد.

13. the clamorous crows woke him up
کلاغ های پر سرو صدا او را (از خواب) بیدار کردند.

14. the loud bray of donkeys woke me up
صدای بلند عرعر خرها بیدارم کرد.

15. according to her daily routine, she woke up at seven
طبق روال همیشگی ساعت 7 از خواب بیدار شد.

16. I woke up covered in a rash.
[ترجمه گوگل]پوشیده از جوش بیدار شدم
[ترجمه ترگمان] من با یه جوش از خواب بیدار شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. I think it is time you woke up and focused your thoughts on more worldly matters.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم وقت آن رسیده است که بیدار شوید و افکار خود را روی مسائل دنیوی بیشتری متمرکز کنید
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم وقتش است که بیدار شوی و افکارت را روی موضوعات دنیوی متمرکز کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Steve passed out on the floor and woke up blinded and in severe pain.
[ترجمه گوگل]استیو روی زمین غش کرد و کور و با درد شدید از خواب بیدار شد
[ترجمه ترگمان]استیو از روی زمین گذشت و با درد شدید از خواب بیدار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. They woke up early and were raring to go.
[ترجمه گوگل]آنها زود از خواب بیدار می شدند و برای رفتن خیلی تلاش می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها صبح زود از خواب بیدار شدند و مشتاق رفتن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. I woke up with a stiff neck.
[ترجمه گوگل]با گردن سفت از خواب بیدار شدم
[ترجمه ترگمان]با گردنی شق ورق از خواب بلند شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. The chime of the clock woke him up.
[ترجمه گوگل]صدای زنگ ساعت او را از خواب بیدار کرد
[ترجمه ترگمان]صدای زنگ ساعت او را بیدار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• woke is the past tense of wake.

پیشنهاد کاربران

یه معنی دیگه هم داره
موقعی که میخوای بگی چشماتو باز کن
حواست به حقیقت باشه
کنشگر
بهترین ترجمه �چپگرایان افراطی� است.
متاسفانه واژه �چپگرا� به صورت اشتباه در فارسی استفاده می شود. من کارم پوشش مسائل داخلی آمریکا بوده و باید بگم که woke چتری برای مجموعه ای از صفات است.
باورهای یک فرد WOKE:
...
[مشاهده متن کامل]

* اصرار به جایگزین کردن سفیدپوست ها، با نژادهای دیگر
* اصرار به جایگزین کردن مردها با جنسیت های دیگر
* اصرار به اجبار واکسن زدن و ماسک زدن
* اصرار به استخدام هر کس بغیر از مردها و به ویژه راستگرایان
* فمینیسم
* ضد حق حمل اسلحه
* اعضای کمپین مبارزه با تغییرات آب و هوایی
* ضد آزادی بیان ناهمسو با روایت خودشون
و . . .

To be “woke” means to be aware and informed about social and political issues, especially those related to race and inequality. It can also be used to describe someone who is conscious and actively working towards social justice.
...
[مشاهده متن کامل]

آگاه و مطلع از مسائل اجتماعی و سیاسی، به ویژه مسائل مربوط به نژاد و نابرابری.
همچنین می توان از آن برای توصیف شخصی استفاده کرد که آگاهانه و فعالانه در جهت عدالت اجتماعی تلاش می کند.
مثال؛
She’s so woke, she’s always advocating for equality.
I used to be ignorant, but now I’m woke and I’m trying to educate myself.
How can we become more woke and make a difference?

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-youth/
( Adjective ) Woke
1. از نظر اجتماعی آگاه
2. از نظر فرهنگی آگاه
ووک
وُوک ( به انگلیسی: Woke به معنای بیدار ) ( ‎/ˈwoʊk/‎ ) به عنوان یک اصطلاح سیاسی با منشأ آفریقایی - آمریکایی اشاره به آگاهی نسبت به مسائل مربوط به عدالت اجتماعی و عدالت نژادی دارد. این لفظ برگرفته از اصطلاح انگلیسی سیاه پوستان آمریکایی "stay woke" به معنای "بیدار ماندن" است که جنبه دستوری آن اشاره به آگاهی مستمر دربارهٔ این موضوعات دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

adjective
INFORMAL
alert to injustice in society, especially racism
"we need to stay angry, and stay woke"
All of our friends and family will know just how woke we really are

دغدغه مند
دغدغه اجتماعی، مسئله نژادی

بپرس