woeful

/ˈwoʊfəl//ˈwəʊfəl/

معنی: غمگین، اسفناک، اندوهناک، بد بخت، محنت زده
معانی دیگر: غم زده، محزون، اندوهگین، غصه دار، غم افزا، مصیبت بار، اندوه انگیز، اندوهبار، حزن انگیز، فلاکت آمیز، تاسف آور، اسف انگیز (قدیمی: woful)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: woefully (adv.), woefulness (n.)
(1) تعریف: unhappy or sorrowful.
مترادف: miserable, mournful, sorrowful, unhappy, wretched
متضاد: cheerful, joyful
مشابه: desolate, dolorous, forlorn, gloomy, grievous, sad, tragic, woebegone

(2) تعریف: causing or indicating unhappiness or sorrow.
مترادف: mournful, sorrowful, wretched
متضاد: cheerful, uplifting
مشابه: crushing, deplorable, despairing, dolorous, dreadful, gloomy, grievous, heartrending, miserable, ominous, sad, sorry, tragic, unfortunate, unhappy, woebegone

(3) تعریف: in sorry condition or of sorry quality.
مترادف: shabby, sorry, woebegone
متضاد: excellent
مشابه: abject, awful, bad, dreadful, forlorn, inferior, miserable, pathetic, pitiful, terrible, wretched

جمله های نمونه

1. a woeful sight
یک منظره ی غم افزا

2. the woeful condition of the country's railways
وضع اسف انگیز راه آهن کشور

3. those woeful young widows
آن بیوه زن های جوان و غم زده

4. The team's woeful record consists of six defeats in seven matches.
[ترجمه گوگل]رکورد اسفبار این تیم شامل شش شکست در هفت مسابقه است
[ترجمه ترگمان]سابقه woeful این تیم شامل شش شکست در هفت مسابقه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wilful waste makes woeful want.
[ترجمه گوگل]اتلاف عمدی باعث می شود که مایه ی غم انگیز باشد
[ترجمه ترگمان]این تلف کردن افتضاح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They displayed woeful ignorance of the safety rules.
[ترجمه گوگل]آنها ناآگاهی تاسف بار از قوانین ایمنی را نشان دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها عدم اطلاع از قوانین ایمنی را به نمایش گذاشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Oxford tickets sold out, and a woeful 0-0 draw as well.
[ترجمه گوگل]بلیت‌های آکسفورد به فروش رفت، و همچنین یک تساوی 0-0 اسفناک
[ترجمه ترگمان]بلیط های آکسفورد نیز فروخته شد و یک تساوی ۰ - ۰ با نتیجه ۰ - ۰ به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Barker's comments on Germany betrayed a woeful ignorance of history and recent politics.
[ترجمه گوگل]اظهارات بارکر در مورد آلمان نشان دهنده یک ناآگاهی تاسف بار از تاریخ و سیاست های اخیر است
[ترجمه ترگمان]نظرات بار بارکر در آلمان به نادانی woeful درباره تاریخ و سیاست اخیر خیانت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is a woeful and complex story.
[ترجمه گوگل]داستان غم انگیز و پیچیده ای است
[ترجمه ترگمان]داستان غم انگیز و complex است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The woeful Redskins beat the Cowboys twice.
[ترجمه گوگل]رداسکین های رقت بار کابوی ها را دو بار شکست دادند
[ترجمه ترگمان]The Redskins دوبار (Cowboys)را شکست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His woeful eyes betrayed his feeling.
[ترجمه گوگل]چشمان غمگینش به احساسش خیانت می کرد
[ترجمه ترگمان]چشم های غم زده ای که داشت به احساسات او خیانت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ah Liu suddenly entered with a woeful look and asked for a tip.
[ترجمه گوگل]آه لیو ناگهان با نگاهی غمگین وارد شد و انعام خواست
[ترجمه ترگمان]ناگهان آثار غم و اندوه بر چهره اش ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She displayed a woeful ignorance of the rules.
[ترجمه گوگل]او ناآگاهی وحشتناکی از قوانین نشان داد
[ترجمه ترگمان] اون یه افتضاح افتضاح رو به نمایش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His work displays a woeful lack of imagination.
[ترجمه گوگل]آثار او نشان دهنده فقدان غم انگیز تخیل است
[ترجمه ترگمان]اثرش فقدان تخیل را به نمایش می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غمگین (صفت)
depressed, grave, down, cheerless, heartsick, sad, dyspeptic, care-worn, sorrowful, sorry, woeful, heartsore, heavy-hearted, melancholic, tristful

اسفناک (صفت)
deplorable, lamentable, woeful

اندوهناک (صفت)
sad, sorrowful, remorseful, penitent, woeful, distressful, rueful, tristful

بد بخت (صفت)
gray, ill-fated, sorry, woeful, unhappy, unblessed, unlucky, infelicitous, wretched, unfortunate, miserable, ill-starred

محنت زده (صفت)
stricken, woeful

انگلیسی به انگلیسی

• sorrowful, unhappy, wretched, despondent; tragic; pitiable; poor
woeful means very sad; a literary word.
you also use woeful to emphasize how bad something is; a literary word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : woe
✅️ صفت ( adjective ) : woeful
✅️ قید ( adverb ) : woefully

بپرس