wives

/ˈwaɪvz//waɪvz/

معنی: همسران
معانی دیگر: جمع واژه ی: wife، صورت جمع کلمه wife

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: pl. of wife.

جمله های نمونه

1. their wives do not talk to strangers
زنان آنان با غریبه ها حرف نمی زنند.

2. husbands and wives ought to understand each other
زن و شوهر باید با همدیگر تفاهم داشته باشند.

3. the desolated wives whose husbands had gone to the front
زن های بی کس که شوهرانشان به جهبه رفته بودند

4. the emir's wives lived in the harem
زنان امیر در حرمسرا زندگی می کردند.

5. usually husbands and wives are (considered) incompetent to testify in favor of each other
معمولا زن و شوهر صلاحیت گواهی دادن به سود یکدیگر را ندارند.

6. a man who has two wives
مردی که دو زن دارد

7. all of his children have wives
همه ی فرزندان او زن دارند.

8. his income is not enough to maintain two wives and seven children
درآمد او برای نگهداری از دو زن وهفت فرزند کافی نیست.

9. dirty old men who always stare at other people's wives
پیرمردان هیزی که مرتب به زن های سایرین خیره می شوند

10. sons shall leave their parents and cleave to their wives
پسران والدین خود را ترک کرده و به زن های خود خواهند پیوست.

11. Husbands and wives may be taxed independently/together.
[ترجمه گوگل]ممکن است زن و شوهر به طور مستقل / با هم مالیات بگیرند
[ترجمه ترگمان]شوهران و شوهران به طور مستقل و مستقل مالیات می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He has Heaven knows how many wives.
[ترجمه گوگل]او بهشت ​​می داند چند زن دارد
[ترجمه ترگمان]خدا می داند که زن چند زن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Husbands and wives of British nationals do not automatically gain citizenship.
[ترجمه گوگل]زن و شوهر اتباع بریتانیا به طور خودکار تابعیت دریافت نمی کنند
[ترجمه ترگمان]شوهران و همسران اتباع بریتانیا به طور خودکار شهروندی خود را کسب نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was always drawn to other men's wives - the forbidden fruit.
[ترجمه گوگل]او همیشه به سوی همسران مردان دیگر کشیده می شد - میوه ممنوعه
[ترجمه ترگمان]او همیشه به همسران سایر مردان کشیده می شد - میوه ممنوعه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The sultan's wives and concubines lived in the harem.
[ترجمه گوگل]زنان و کنیزهای سلطان در حرمسرا زندگی می کردند
[ترجمه ترگمان]زنان و concubines سلطان در حرمسرا می زیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

همسران (اسم)
wives

انگلیسی به انگلیسی

• wives is the plural of wife.

پیشنهاد کاربران

بپرس