witness stand

/ˈwɪtnəsˈstænd//ˈwɪtnəsstænd/

(حقوق) جایگاه شهود (انگلیس: witness-box هم می گویند)، دادگاه محلی که شاهد در انجا ایستاده و شهادت میدهد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the place in a court of law from which a witness testifies.
مشابه: stand

جمله های نمونه

1. She displayed no emotion on the witness stand.
[ترجمه گوگل]او هیچ احساسی در جایگاه شاهد نشان نداد
[ترجمه ترگمان]او هیچ گونه هیجانی در جایگاه شهود به نمایش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He proved overconfident on the witness stand, misremembering a key piece of evidence.
[ترجمه گوگل]او در جایگاه شاهد اعتماد به نفس بیش از حد خود را نشان داد و یک مدرک کلیدی را به اشتباه به خاطر آورد
[ترجمه ترگمان]بیش از حد بیش از حد به خود مغرور و مغرور نشان داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He swore it on the witness stand.
[ترجمه گوگل]او آن را در جایگاه شاهد سوگند یاد کرد
[ترجمه ترگمان] اون به جایگاه شهود قسم خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She was asked to take the witness stand and was then cross-examined by the state attorney.
[ترجمه گوگل]از او خواسته شد تا در جایگاه شاهد حضور داشته باشد و سپس توسط وکیل ایالتی مورد بازجویی متقابل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]از او خواسته شد که جایگاه شهود را بپذیرد و سپس از طرف وکیل ایالتی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She brazened through the accusation from the witness stand.
[ترجمه گوگل]او از جایگاه شاهد نسبت به اتهامات وقاحت کرد
[ترجمه ترگمان]او از اتهامات وارده در جایگاه شهود استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Erik stepped down from the witness stand this week after 15 days of testimony.
[ترجمه گوگل]اریک این هفته پس از 15 روز شهادت از جایگاه شاهد کناره گیری کرد
[ترجمه ترگمان]اریک این هفته پس از ۱۵ روز شهادت از جایگاه شاهد کناره گیری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Erik Menendez ended his 15-day stretch on the witness stand by introducing an allegation that his entertainment-executive father might have killed somebody.
[ترجمه گوگل]اریک منندز با طرح این ادعا که پدرش ممکن است کسی را کشته باشد، به مدت 15 روز خود در جایگاه شاهد پایان داد
[ترجمه ترگمان]اریک Menendez به سخنرانی ۱۵ روزه خود در جایگاه شهود خاتمه داد و ادعا کرد که پدر اجرایی او ممکن است کسی را کشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. First on the witness stand was Neill Freeman, a forensic accountant who traces assets in legal disputes.
[ترجمه گوگل]اولین نفر در جایگاه شاهد نیل فریمن بود، یک حسابدار پزشکی قانونی که دارایی ها را در اختلافات حقوقی ردیابی می کند
[ترجمه ترگمان]ابتدا در جایگاه شهود، Neill فریمن، یک حسابدار قانونی که دارایی خود را در اختلافات حقوقی رد می کند، بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He sat on the witness stand for four full days.
[ترجمه گوگل]چهار روز کامل روی جایگاه شاهد نشست
[ترجمه ترگمان]چهار روز تمام روی جایگاه شهود نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Butch, on the witness stand, had called it a fake.
[ترجمه گوگل]بوچ، در جایگاه شاهد، آن را جعلی خوانده بود
[ترجمه ترگمان]Butch، در جایگاه شهود، آن را جعلی خوانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Erik testified on the witness stand that his father sexually abused him from age 6 until days before the killings.
[ترجمه گوگل]اریک در جایگاه شاهد شهادت داد که پدرش از سن 6 سالگی تا چند روز قبل از قتل او را مورد آزار جنسی قرار داده است
[ترجمه ترگمان]اریک در شهادت شاهدان شهادت داد که پدرش ۶ سال پیش از این قتل ها از او سو استفاده کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Kenneff had taken the witness stand soon after court convened.
[ترجمه گوگل]کنف بلافاصله پس از تشکیل دادگاه در جایگاه شاهد قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]دادگاه پس از جلسه جلسه دادگاه شهادت دادگاه را گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He took the witness stand to explain.
[ترجمه گوگل]او برای توضیح در جایگاه شاهد قرار گرفت
[ترجمه ترگمان] اون شاهد رو گرفت تا توضیح بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When I went to the witness stand, I had stage fright.
[ترجمه گوگل]وقتی به جایگاه شاهد رفتم، ترس از صحنه داشتم
[ترجمه ترگمان]وقتی به جایگاه شهود رفتم وحشت زده شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Maggie maintained on the witness stand that theirs had been a case of platonic love.
[ترجمه گوگل]مگی در جایگاه شاهد اظهار داشت که مورد آنها عشق افلاطونی بوده است
[ترجمه ترگمان]مگی در جایگاه شهود تاکید کرد که مورد عشق افلاطونی هم قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• place where witnesses in a trial stand

پیشنهاد کاربران

بپرس