without so much as

جمله های نمونه

1. They left without so much as saying goodbye.
[ترجمه گوگل]آنها بدون خداحافظی رفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها بدون آن که از او خداحافظی کنند، آنجا را ترک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She walked away without so much as a thank-you.
[ترجمه گوگل]او بدون تشکر از شما دور شد
[ترجمه ترگمان]اون بدون اینکه ازت تشکر کنه رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She took the money without so much as a thank you.
[ترجمه گوگل]او پول را بدون تشکر از شما گرفت
[ترجمه ترگمان]اون پول رو بدون تشکر از تو گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He marched into my office without so much as a by your leave.
[ترجمه گوگل]او بدون اجازه شما وارد دفتر من شد
[ترجمه ترگمان]او بدون اجازه شما وارد دفتر من شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Without so much as a word of thanks, Ben turned and went back into the office .
[ترجمه گوگل]بن بدون تشکر و قدردانی برگشت و به دفتر برگشت
[ترجمه ترگمان]بن بی هیچ کلامی برگشت و به دفتر بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The room was small and dark, without so much as a ray of light to brighten the gloom.
[ترجمه گوگل]اتاق کوچک و تاریک بود، بدون آن که پرتوی نور تاریکی را روشن کند
[ترجمه ترگمان]اتاق کوچک و تاریک بود، بی آن که شعاع نور آن تاریکی را روشن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She spoke for three quarters of an hour without so much as a pause.
[ترجمه گوگل]او سه ربع ساعت بدون مکث صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]یک ساعت و نیم، بی آن که مکث کند، سه ربع ساعت صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He left without so much as a goodbye.
[ترجمه گوگل]بدون خداحافظی رفت
[ترجمه ترگمان]بی آن که از او خداحافظی کند از آنجا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Without so much as a backwards glance, he steered her towards the car.
[ترجمه گوگل]بدون یک نگاه به عقب، او را به سمت ماشین هدایت کرد
[ترجمه ترگمان]بدون نگاه اول او را به سمت ماشین برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. That's twice now he's just walked in here without so much as a by-your-leave and picked a book off the shelf!
[ترجمه گوگل]این دو بار در حال حاضر او به تازگی وارد اینجا شده است، به عنوان یک مرخصی شما و یک کتاب از قفسه برداشت!
[ترجمه ترگمان]حالا دو بار اومده بود اینجا بدون اینکه یه کتاب از تو قفسه برداره و یه کتاب رو از روی قفسه برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Off she went without so much as a 'goodbye'.
[ترجمه گوگل]او بدون «خداحافظی» رفت
[ترجمه ترگمان]بدون خداحافظی رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Off he went, without so much as a 'goodbye'.
[ترجمه گوگل]او رفت، بدون «خداحافظی»
[ترجمه ترگمان]بدون خداحافظی رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. No, the idea is to open it without so much as a nun's fart.
[ترجمه گوگل]نه، ایده این است که آن را بدون گوز یک راهبه باز کنید
[ترجمه ترگمان]نه، این فکر این است که بدون آن که یک راهبه راهبه بشود آن را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. That he had dumped her without a word, without so much as a goodbye.
[ترجمه گوگل]که او را بدون هیچ کلمه ای، بدون خداحافظی رها کرده بود
[ترجمه ترگمان]بی آن که کلمه ای بگوید، بی آن که از او خداحافظی کند، بی آن که حرفی بزند، بی آن که حرفی بزند، بی آن که حرفی بزند، بی آن که حرفی بزند، ترکش گفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• even without -

پیشنهاد کاربران

بپرس