🔹بی قید و شرط / بی تردید / با تمام وجود / بدون هیچ محدودیتی
( کاربرد حقوقی و دیپلماتیک ) : در قراردادها یا بیانیه ها، این اصطلاح نشان دهنده ی پذیرش کامل مفاد بدون استثنا یا شرط خاص است. مثال: The agreement was signed without reservation. توافق نامه بدون هیچ شرطی امضا شد.
... [مشاهده متن کامل]
🔹 مترادف ها | unconditionally � wholeheartedly � completely � entirely � fully
🔹 مثال ها:
She forgave him without reservation. او بی قید و شرط او را بخشید.
He accepted the offer without reservation. پیشنهاد را بدون هیچ تردیدی پذیرفت.
They expressed their views without reservation. دیدگاه هایشان را بی پرده و بی قید و شرط بیان کردند.
( کاربرد حقوقی و دیپلماتیک ) : در قراردادها یا بیانیه ها، این اصطلاح نشان دهنده ی پذیرش کامل مفاد بدون استثنا یا شرط خاص است. مثال: The agreement was signed without reservation. توافق نامه بدون هیچ شرطی امضا شد.
... [مشاهده متن کامل]
🔹 مترادف ها | unconditionally � wholeheartedly � completely � entirely � fully
🔹 مثال ها:
She forgave him without reservation. او بی قید و شرط او را بخشید.
He accepted the offer without reservation. پیشنهاد را بدون هیچ تردیدی پذیرفت.
They expressed their views without reservation. دیدگاه هایشان را بی پرده و بی قید و شرط بیان کردند.