within call


نزدیک، در صدا رس، در دسترس

جمله های نمونه

1. He is always within call of his wife.
[ترجمه گوگل]او همیشه در تماس با همسرش است
[ترجمه ترگمان]همیشه به همسرش زنگ می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Please stay within call.
[ترجمه گوگل]لطفا در تماس باشید
[ترجمه ترگمان] لطفا با من تماس بگیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And the dreadful Hun was a man within calling distance in the opposite trench.
[ترجمه گوگل]و هون مخوف مردی در فاصله نزدیک در سنگر مقابل بود
[ترجمه ترگمان]و آن Hun وحشتناک مردی بود که از فاصله دوری در برابر خندق ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Please stay within call, I may still need you.
[ترجمه گوگل]لطفا در تماس باشید، ممکن است هنوز به شما نیاز داشته باشم
[ترجمه ترگمان] لطفا زنگ بزن و زنگ بزن ممکنه هنوز بهت نیاز داشته باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mary is always within call of her mother.
[ترجمه گوگل]مریم همیشه در تماس با مادرش است
[ترجمه ترگمان]مری همیشه به مادرش زنگ می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When the two ships were within call, their officers exchanged messages.
[ترجمه گوگل]هنگامی که دو کشتی در تماس بودند، افسران آنها پیام هایی را رد و بدل کردند
[ترجمه ترگمان]وقتی که دو کشتی با هم تماس گرفتند، افسران آن ها پیام ها را مبادله کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The soldiers were allowed to leave the base by day, but had to stay within call.
[ترجمه گوگل]به سربازان اجازه داده شد تا پایگاه را در روز ترک کنند، اما مجبور بودند در تماس باقی بمانند
[ترجمه ترگمان]سربازان اجازه داشتند که روز را ترک کنند، اما ناچار بودند در خانه بمانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Often be to see VC people time, when are they free, we are within call almost.
[ترجمه گوگل]اغلب برای دیدن VC مردم زمان، زمانی که آنها آزاد هستند، ما در تماس تقریبا
[ترجمه ترگمان]اغلب برای دیدن معاون VC پس از آزاد بودن، تقریبا در تماس هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس