[ترجمه گوگل]رضایت بی دلیل دریغ نخواهد شد [ترجمه ترگمان]رضایت و رضایت بدون دلیل و عدم رضایت خاطر از بین نخواهد رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Police withheld the dead boy's name yesterday until relatives could be told.
[ترجمه Mansoor] روز گذشته، پلیس، تا قبل از اطلاع رسانی به بستگان فرد جانباخته، از افشای نام وی خودداری کرد.
|
[ترجمه گوگل]پلیس دیروز نام پسر مرده را تا زمانی که به بستگانش اعلام شود، پنهان کرد [ترجمه ترگمان]پلیس نام پسر مرده را دیروز تا زمانی که بستگانش بتوانند به آن ها گفته شود، نگه داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Names of the dead and injured are being withheld pending notification of relatives.
[ترجمه گوگل]اسامی کشته شدگان و مجروحان تا اطلاع بستگان مخفی است [ترجمه ترگمان]اسامی افراد کشته شده و زخمی ها هنوز در انتظار اطلاع از بستگان نگه داشته نشده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The offender withheld the truth from the policemen.
[ترجمه گوگل]مجرم حقیقت را از پلیس پنهان کرد [ترجمه ترگمان]مجرم حقیقت را از پلیس مخفی نگه داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The writer's name was withheld by request .
[ترجمه گوگل]نام نویسنده بنا به درخواست مخفی شد [ترجمه ترگمان]نام نویسنده به صورت درخواست نادیده گرفته شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I withheld payment until they had completed the work.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که کار را تمام نکرده باشند، از پرداخت خودداری کردم [ترجمه ترگمان]من payment را نگه داشتم تا اینکه کارشان را تمام کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There was no school play because the principal withheld his consent.
[ترجمه گوگل]هیچ بازی مدرسه ای وجود نداشت زیرا مدیر مدرسه رضایت خود را نداد [ترجمه ترگمان]بازی مدرسه ای در کار نبود، چون مدیر مانع رضایت او نمی شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He withheld his consent to the marriage.
[ترجمه گوگل]او از رضایت خود برای ازدواج خودداری کرد [ترجمه ترگمان]رضایت او را به ازدواج نگه داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The witness withheld the details from the judge.
[ترجمه گوگل]شاهد جزئیات را از قاضی پنهان کرد [ترجمه ترگمان]شاهد جزئیات را از قاضی دور کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He withheld the letter out of sheer vindictiveness.
[ترجمه گوگل]او نامه را به خاطر کینه توزی محض پنهان کرد [ترجمه ترگمان]نامه را از انتقام جویی محض بیرون آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The boss withheld the payment until they had completed the work.
[ترجمه گوگل]رئیس تا زمانی که کار را کامل نکرده باشند، پرداخت را متوقف کرد [ترجمه ترگمان]رئیس پرداخت را تا زمانی که کار را تمام کرده بودند، نگه داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She withheld her rent until the landlord agreed to have the repairs done.
[ترجمه گوگل]او اجاره خود را تا زمانی که صاحبخانه با انجام تعمیرات موافقت کرد خودداری کرد [ترجمه ترگمان]او اجاره را تا زمانی که صاحب مسافرخانه عمل تعمیرات را انجام دهد نگه داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Payment was withheld until the work was completed.
[ترجمه گوگل]پرداخت تا پایان کار متوقف شد [ترجمه ترگمان]پرداخت تا پایان کار به پایان رسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. A fundamental human right is being withheld from these people.
[ترجمه گوگل]یک حق اساسی انسانی از این افراد دریغ می شود [ترجمه ترگمان]حق انسانی بنیادی از این مردم دریغ شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• hold back; restrain, keep in check; retain, deduct; refrain from giving