withdraw from

جمله های نمونه

1. The company has decided to withdraw from some of its sports sponsorship.
[ترجمه گوگل]این شرکت تصمیم گرفته است از برخی از حمایت های ورزشی خود کناره گیری کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت تصمیم گرفته است تا از حمایت مالی خود صرفنظر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I don't know if he will withdraw from the race.
[ترجمه گوگل]نمی دانم که آیا او از رقابت کنار می کشد یا خیر
[ترجمه ترگمان]نمی دانم آیا از مسابقه منصرف خواهد شد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A knee injury forced her to withdraw from the competition.
[ترجمه گوگل]آسیب دیدگی زانو او را مجبور به کناره گیری از مسابقات کرد
[ترجمه ترگمان]جراحت زانو او را وادار به کناره گیری از مسابقه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A back injury forced her to withdraw from Wimbledon.
[ترجمه گوگل]مصدومیت کمر او را مجبور به کناره گیری از ویمبلدون کرد
[ترجمه ترگمان]یک آسیب به کمر او را وادار به عقب نشینی از ویمبلدون کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was forced to withdraw from the competition because of injury.
[ترجمه گوگل]او به دلیل مصدومیت مجبور به انصراف از مسابقات شد
[ترجمه ترگمان]او به دلیل جراحت مجبور به کناره گیری از رقابت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There have been calls for Britain to withdraw from the EU.
[ترجمه گوگل]درخواست هایی برای خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا مطرح شده است
[ترجمه ترگمان]درخواست هایی برای بریتانیا برای عقب نشینی از اتحادیه اروپا وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The African National Congress threatened to withdraw from the talks.
[ترجمه گوگل]کنگره ملی آفریقا تهدید کرد که از مذاکرات خارج خواهد شد
[ترجمه ترگمان]کنگره ملی آفریقا تهدید کرد که از مذاکرات کناره گیری خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A painful injury forced her to withdraw from the game.
[ترجمه گوگل]مصدومیت دردناک او را مجبور کرد از بازی کنار بکشد
[ترجمه ترگمان]جراحت دردناک او را وادار به عقب نشینی از بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tell the men to withdraw from their new position.
[ترجمه گوگل]به مردان بگویید از موقعیت جدید خود کناره گیری کنند
[ترجمه ترگمان]به افراد بگو از موقعیت جدید خودشون دست بکشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She'd half expected him to withdraw from the course.
[ترجمه گوگل]نیمی از او انتظار داشت که او از دوره کناره گیری کند
[ترجمه ترگمان]او انتظار داشت که او از مسیر دور خارج شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was forced to withdraw from the competition due to injury.
[ترجمه گوگل]او به دلیل مصدومیت مجبور به کناره گیری از مسابقات شد
[ترجمه ترگمان]او مجبور شد از رقابت ناشی از جراحت کناره گیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He decided to withdraw from the Aswan Dam project, but he did not make the decision public.
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت از پروژه سد اسوان کناره گیری کند، اما این تصمیم را علنی نکرد
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفت از پروژه سد آسوان صرفنظر کند، اما تصمیم خود را به عموم نگرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Congress instructed its members and friends to withdraw from the legislatures, and sanctioned civil disobedience and nonpayment of taxes.
[ترجمه گوگل]کنگره به اعضا و دوستان خود دستور داد تا از مجالس قانونگذاری کناره گیری کنند و نافرمانی مدنی و عدم پرداخت مالیات را تحریم کرد
[ترجمه ترگمان]کنگره به اعضا و دوستان خود دستور داد که از مجالس قانون گذاران کناره گیری کنند و نافرمانی مدنی و مالیات بر مالیات ها را تصویب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The auction house decided to withdraw from the sale when its December 1990 contract with Lord Northampton came up for renewal.
[ترجمه گوگل]وقتی قرارداد دسامبر 1990 با لرد نورث همپتون برای تمدید مطرح شد، خانه حراج تصمیم گرفت از فروش منصرف شود
[ترجمه ترگمان]این خانه حراج تصمیم گرفت که زمانی که قرارداد ۱۷ دسامبر ۱۹۹۰ با لرد Northampton تمدید شد از فروش کناره گیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• retreat from -

پیشنهاد کاربران

Drop out of
به صورت غیر رسمیه
ترک کردن
دست کشیدن
کنار کشیدن
ترک کردن
صرف نظر کردن
I'd like to withdraw $100 from my account. میخواهم از حسابم برداشت کنم

بپرس