• (1)تعریف: the art practiced by a witch; sorcery. • مشابه: sorcery, witchcraft
• (2)تعریف: the power to bewitch or charm. • مشابه: witchcraft
جمله های نمونه
1. Why have women such eyes of witchery ?
[ترجمه سیروسعلی] چرا بانوان چنان چشمان جادُوی ای دارند
|
[ترجمه گوگل]چرا زنان چنین چشمان جادوگری دارند؟ [ترجمه ترگمان]چرا زن ها چنین چشمان جادویی دارند؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. There exists a common faith in the demagogic witchery among the ethnic groups of Yunnan Province, and the erotic sorcery is one of the types.
[ترجمه گوگل]اعتقاد مشترکی به جادوگری عوام فریبانه در میان گروه های قومی استان یوننان وجود دارد و جادوگری وابسته به عشق شهوانی یکی از انواع آن است [ترجمه ترگمان]یک ایمان مشترک در جادوی demagogic بین گروه های قومی استان Yunnan وجود دارد و جادوگری شهوانی یکی از انواع است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Therefore, the demagogic witchery has been influencing the love of the ethnic people of Yunnan Province.
[ترجمه گوگل]بنابراین، جادوگری عوام فریبانه بر عشق مردم قومی استان یوننان تأثیر گذاشته است [ترجمه ترگمان]بنابراین، جادوی demagogic بر عشق مردم قوم of در استان Yunnan تاثیر گذاشته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. His works were filled with myths, legends, witchery mores and magnificent imagination.
[ترجمه گوگل]آثار او مملو از اسطوره ها، افسانه ها، آداب جادوگری و تخیل باشکوه بود [ترجمه ترگمان]کاره ای او پر از افسانه ها، افسانه ها، آداب و رسوم جادویی و تخیل عالی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. So I respect the witchery of every political form and party because they built the happiness of the world together.
[ترجمه گوگل]بنابراین من به جادوگری هر شکل سیاسی و حزبی احترام می گذارم زیرا آنها خوشبختی جهان را با هم ساخته اند [ترجمه ترگمان]بنابراین من به جادوی هر شکل سیاسی و حزبی احترام می گذارم، زیرا آن ها شادی جهان را با هم ساختند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Ganqi performance in Xingtian myth contained witchery and religious factors.
[ترجمه گوگل]عملکرد گانچی در اسطوره ژینگتین حاوی عوامل جادوگری و مذهبی بود [ترجمه ترگمان]عملکرد Ganqi در افسانه Xingtian شامل جادوی و عوامل مذهبی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Witchery is also an attitude which settles the atmosphere when you be mature, is influenced by quality and intelligence .
[ترجمه گوگل]جادوگری نیز نگرشی است که در زمان بلوغ، تحت تأثیر کیفیت و هوش، جو را سامان می دهد [ترجمه ترگمان]witchery همچنین نگرشی است که در زمان بلوغ، جو را حل می کند، تحت تاثیر کیفیت و هوش قرار می گیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Art can't be regarded as witchery, witchery art or entertainment art.
[ترجمه گوگل]هنر را نمی توان به عنوان جادوگری، هنر جادوگری یا هنر سرگرمی در نظر گرفت [ترجمه ترگمان]هنر را نمی توان به عنوان افسون، هنر، هنر و هنر سرگرمی در نظر گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There is an integrated system of witchery and ghost world in Luxun's works.
[ترجمه گوگل]یک سیستم یکپارچه از جادوگری و دنیای ارواح در آثار لوکسون وجود دارد [ترجمه ترگمان]یک سیستم یکپارچه از دنیای جادویی و ارواح در آثار Luxun وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The political form and party in every area of the earth has all kinds of witchery .
[ترجمه گوگل]شکل سیاسی و حزب در هر منطقه از زمین دارای انواع جادوگری است [ترجمه ترگمان]شکل سیاسی و حزب در هر ناحیه از زمین همه نوع جادویی دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In this paper, the author does primary research on the changing of the rituals of praying for rainfall by sex witchery.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، نویسنده تحقیقات اولیه را در مورد تغییر آداب دعا برای بارندگی توسط جادوگری جنسی انجام می دهد [ترجمه ترگمان]در این مقاله، نویسنده تحقیق اولیه در مورد تغییر آداب و رسوم دعا برای بارش باران توسط جادوی جنسی را انجام می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Primitive religion includes worship of natural, totem and ancestor, Manitou concept, witchery, taboos, religion festival and folk tales.
[ترجمه گوگل]دین ابتدایی شامل پرستش طبیعت، توتم و اجداد، مفهوم مانیتو، جادوگری، تابوها، جشن مذهبی و داستان های عامیانه است [ترجمه ترگمان]دین اولیه شامل پرستش طبیعی، totem و جد، مفهوم Manitou، جادو، تابوهای، جشنواره مذهبی و داستان های مردمی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The festival traditional customs preserve pure and simple belief and witchery ceremony.
[ترجمه گوگل]آداب و رسوم سنتی جشنواره، اعتقاد خالص و ساده و مراسم جادوگری را حفظ می کند [ترجمه ترگمان]آداب و رسوم سنتی این جشنواره یک باور خالص و ساده و تشریفات سحر و جادو را حفظ می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I got a decent marble pestle and mortar in flea market for about 13 dollars, I think The Witchery may have something similar.
[ترجمه گوگل]من یک هاون و هاون مرمر مناسب را در بازار کثیف به قیمت 13 دلار گرفتم، فکر می کنم The Witchery ممکن است چیزی مشابه داشته باشد [ترجمه ترگمان]من دسته هاون و هاون را در بازار کهنه فروشان به قیمت حدود ۱۳ دلار گرفتم، فکر می کنم The ممکن است چیزی مشابه داشته باشند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید