wishbone

/ˈwɪʃˌboʊn//ˈwɪʃbəʊn/

معنی: استخوان جناق
معانی دیگر: (بخشی از) استخوان سینه ی مرغ، جناغ مرغ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a forked bone found in front of the breastbone of most birds, formed by the fusion of the clavicles, and sometimes used, when taken from a cooked fowl, to make wishes over.

جمله های نمونه

1. to wish by breaking a wishbone
جناغ شکستن

2. With a small knife, cut through the wishbone and the white cartilage just below it.
[ترجمه گوگل]با یک چاقوی کوچک، استخوان جناغی و غضروف سفید را درست زیر آن برش دهید
[ترجمه ترگمان]با یک چاقوی کوچک، جناق و غضروف سفیدی را درست زیر آن برید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The craftsmanship and engineering prowess are obvious; the wishbones so beautiful you just want to touch them.
[ترجمه گوگل]مهارت و مهارت مهندسی آشکار است جناغ ها آنقدر زیبا هستند که فقط می خواهید آنها را لمس کنید
[ترجمه ترگمان]مهارت و مهارت مهندسی واضح است؛ the آنقدر زیبا هستند که فقط می خواهید آن ها را لمس کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Cobra is independent all round with lower wishbones, top links formed by transverse leaf springs and telescopic dampers.
[ترجمه گوگل]کبرا تماماً مستقل است با استخوان های جناغی پایین تر، پیوندهای بالایی که توسط فنرهای برگ عرضی و دمپرهای تلسکوپی تشکیل شده اند
[ترجمه ترگمان]Cobra مشهور با wishbones lower و links top که توسط springs leaf و dampers تلسکوپی شکل گرفته اند، به اطراف خود وابسته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Were birthday cakes, wishbones, wells and fountains, or churches better than or equal to stars?
[ترجمه گوگل]آیا کیک های تولد، جنازه ها، چاه ها و فواره ها یا کلیساها بهتر یا برابر با ستاره ها بودند؟
[ترجمه ترگمان]آیا کیک های تولد، wishbones، چاه ها و فواره، یا کلیساها بهتر از یا برابر با ستارگان بودند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The wishbone is actually the forked bone from a fowl's breast, better known as the " furcula".
[ترجمه گوگل]استخوان جناغی در واقع استخوان چنگال شده از سینه مرغ است که بیشتر به عنوان "فورکولا" شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]جناق یک استخوان چنگال مانندی از پستان یک مرغ است، که بیشتر به عنوان \"furcula\" شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Front Suspension: Independent double - wishbone with dual single - rate springs provide 5 inches of travel.
[ترجمه گوگل]سیستم تعلیق جلو: دو جناغی مستقل با فنرهای دوگانه تک نرخی 5 اینچ سفر را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]تعلیق موقت: جناق مستقل با دو نرخ منفرد، ۵ اینچ از سفر را تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I need three bones, a wishbone, a backbone, a funny bone.
[ترجمه گوگل]من به سه استخوان نیاز دارم، یک استخوان جناغی، یک ستون فقرات، یک استخوان خنده دار
[ترجمه ترگمان]من سه تا استخون میخوام یه استخوان جناق، یه استخوان استخوان و یه استخون خنده دار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. SPI wishbone master and verification environment complete source code, has been tested.
[ترجمه گوگل]کد منبع کامل SPI Wishbone Master و محیط تأیید، آزمایش شده است
[ترجمه ترگمان]شاخص جناق SPI، کد منبع کامل، مورد آزمایش قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Cars were perched atop trees that had snapped like wishbones.
[ترجمه گوگل]ماشین‌ها روی درخت‌هایی که مثل استخوان‌های جناغی شکسته بودند، نشسته بودند
[ترجمه ترگمان]اتومبیل ها بالای درختان در بالای درختان نشسته بودند که مثل wishbones به هم خورده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The special difficulties lie in the implementation of the burst transmission of the AHB bus, and the supporting of the mutual access between multiple AHB and multiple WISHBONE.
[ترجمه گوگل]مشکلات ویژه در اجرای ارسال انفجاری گذرگاه AHB، و پشتیبانی از دسترسی متقابل بین چندین AHB و WISHBONE متعدد نهفته است
[ترجمه ترگمان]مشکلات ویژه در اجرای انتقال ترکیده اتوبوس AHB و پشتیبانی از دسترسی متقابل بین چند گانه و چند گانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. TO success in life, you need three things a Wishbone, a Backbone a Funnybone.
[ترجمه گوگل]برای موفقیت در زندگی، شما به سه چیز نیاز دارید: یک استخوان آرزو، یک ستون فقرات و یک استخوان خنده دار
[ترجمه ترگمان]برای موفقیت در زندگی، شما به سه چیز نیاز دارید: Wishbone، ستون فقرات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The mainsail of a cat rig may have a traditional boom or, as in this boat, a loose-footed mainsail attached at the aft corner to what is called a wishbone boom.
[ترجمه گوگل]بادبان اصلی یک دکل گربه ممکن است دارای یک بوم سنتی باشد یا مانند این قایق، یک بادبان اصلی با پای شل که در گوشه عقب به چیزی که به آن بوم جناغی گفته می شود متصل است
[ترجمه ترگمان]The یک rig ممکن است یک جهش سنتی داشته باشد یا، مثل این قایق، یک mainsail با پا سست که در انتهای عقبی کشتی، به چیزی که یک استخوان جناق نامیده می شود، متصل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. To succeed in life, you need three things: a wishbone, a backbone and a funny bone.
[ترجمه گوگل]برای موفقیت در زندگی به سه چیز نیاز دارید: یک ستون فقرات، یک ستون فقرات و یک استخوان خنده دار
[ترجمه ترگمان]برای موفقیت در زندگی، شما به سه چیز نیاز دارید: جناق، استخوان ستون فقرات و استخوان مضحک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

استخوان جناق (اسم)
wishbone

انگلیسی به انگلیسی

• bone in the chest of birds (which is pulled apart by two people in the belief that the holder of the larger half will be granted a wish)
a wishbone is a v-shaped bone in chickens, turkeys, and other birds. when the meat has been eaten, two people pull the ends of the bone until it breaks. the person with the longer piece of bone is allowed to make a wish.

پیشنهاد کاربران

استخوان جناغ پدندگان که بازی "یادم تو را فراموش" رو با شکستن اون انجام می دادن.
A Y shaped bone in front of bird's breast. two people pull the bone and the person who gets the larger piece can make a wish

بپرس