1. You'd better wipe up that coffee you spilled on the carpet before it sinks in.
[ترجمه گوگل]بهتر است قهوه ای را که روی فرش ریخته اید قبل از اینکه در آن فرو برود پاک کنید
[ترجمه ترگمان]بهتر است آن فنجان قهوه را که روی فرش ریخته بود پاک کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Could you wipe up that spill, please?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید آن نشت را پاک کنید، لطفا؟
[ترجمه ترگمان]میشه اون spill رو پاک کنی، لطفا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Don't bother to wipe up the dishes; just put them on the table.
[ترجمه گوگل]زحمت پاک کردن ظروف را نداشته باشید فقط آنها را روی میز بگذارید
[ترجمه ترگمان]به خودت زحمت نده که ظرف ها رو پاک کنی، فقط بذارشون روی میز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Have you got something I could wipe up this mess with?
[ترجمه گوگل]آیا چیزی دارید که بتوانم با آن این آشفتگی را پاک کنم؟
[ترجمه ترگمان]چیزی داری که من بتونم باه اش این گندکاری رو پاک کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Always keep a cloth handy to wipe up any mess.
[ترجمه گوگل]همیشه یک پارچه در دست داشته باشید تا هر گونه آشفتگی را پاک کنید
[ترجمه ترگمان]همیشه باید پارچه ای برای پاک کردن هر گندی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Use that cloth to wipe up the mess.
[ترجمه گوگل]از آن پارچه برای پاک کردن ظروف استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از آن پارچه برای پاک کردن the استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Wipe up all that mess before you begin cooking.
[ترجمه گوگل]قبل از شروع پخت و پز همه آن آشفتگی را پاک کنید
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه شروع به آشپزی کنی همه اون گندی که زدی رو پاک کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Wipe up spills immediately.
9. Wipe up the mess with a cloth.
[ترجمه گوگل]با یک پارچه آشفتگی را پاک کنید
[ترجمه ترگمان] این کثافت کاری رو با یه پارچه تمیز کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Cleansing method: To wipe up or extract with cloth, abrasive paper or cleanser.
[ترجمه گوگل]روش تمیز کردن: برای پاک کردن یا استخراج با پارچه، کاغذ ساینده یا پاک کننده
[ترجمه ترگمان]روش پاک کننده: برای پاک کردن یا عصاره با پارچه، کاغذ سنباده یا تمیز کننده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I was bending over to wipe up a spill on the kitchen floor when my wife walked into the room behind me. "See anything you like?" I asked suggestively.
[ترجمه گوگل]داشتم خم میشدم تا نشتهای کف آشپزخانه را پاک کنم که همسرم وارد اتاق پشت سرم شد "هرچی دوست داری میبینی؟" تلقین آمیز پرسیدم
[ترجمه ترگمان]وقتی همسرم وارد اتاق شد و پشت سرم وارد اتاق شد، خم شدم تا یک چکه چکه روی زمین آشپزخانه را پاک کنم \" من از suggestively پرسیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You'd better wipe up the milk on the floor before someone slips in it.
[ترجمه گوگل]بهتر است قبل از اینکه کسی در آن لیز بخورد، شیر را روی زمین پاک کنید
[ترجمه ترگمان]بهتر است قبل از انکه کسی سر برسد، شیر را روی زمین پاک کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Wipe up chemical spills as soon as possible.
[ترجمه گوگل]نشت مواد شیمیایی را در اسرع وقت پاک کنید
[ترجمه ترگمان]شستشوی مواد شیمیایی را هرچه زودتر که ممکن است پاک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I need something to wipe up this mess with.
[ترجمه گوگل]من به چیزی نیاز دارم که این آشفتگی را با آن پاک کنم
[ترجمه ترگمان]من به یه چیزی احتیاج دارم که این گندکاری رو پاک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید