wintertime

/ˈwɪntərˌtaɪm//ˈwɪntətaɪm/

فصل زمستان، هنگام زمستان (wintertide هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the season of winter.

جمله های نمونه

1. night descends early in wintertime
در زمستان شب زود فرا می رسد.

2. cold epidemics are not rare in wintertime
همه گیری ناشی از سرماخوردگی در زمستان نادر نیست.

3. this beach is quite dead in wintertime
زمستان ها در این ساحل پرنده ای پر نمی زند.

4. The polar vortex is a system of wintertime winds.
[ترجمه گوگل]گرداب قطبی سیستمی از بادهای زمستانی است
[ترجمه ترگمان]گرداب قطبی یک سیستم باده ای زمستانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Heating bills are highest in the wintertime.
[ترجمه گوگل]قبوض گرمایشی در فصل زمستان بالاترین میزان است
[ترجمه ترگمان]قبض های مربوط به گرمایش در زمستان به اوج خود می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In wintertime he will don a wet suit and go right on surfing.
[ترجمه گوگل]در زمستان او لباس خیس می پوشد و مستقیماً به موج سواری می پردازد
[ترجمه ترگمان]در زمستان او کت و شلوار خیس به تن می کند و به موج سواری ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The hills look very bleak in wintertime.
[ترجمه گوگل]تپه ها در زمستان بسیار تاریک به نظر می رسند
[ترجمه ترگمان]زمستان در زمستان بسیار حزن انگیز به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The days are shorter in wintertime.
[ترجمه گوگل]روزها در فصل زمستان کوتاه تر است
[ترجمه ترگمان]روزها در فصل زمستان کوتاه تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Then in wintertime we had a Guild meeting every Tuesday night with various people taking turns to organize it.
[ترجمه گوگل]سپس در فصل زمستان هر سه شنبه شب یک جلسه انجمن داشتیم که افراد مختلف به نوبت آن را ترتیب می دادند
[ترجمه ترگمان]سپس در فصل زمستان هر سه شنبه شب با افراد مختلف ملاقات کردیم تا آن را سامان دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The car has thermostatically controlled gas heating for wintertime use in the push-pull set.
[ترجمه گوگل]این خودرو دارای گرمایش گاز با کنترل ترموستاتیک برای استفاده در زمستان در مجموعه فشار کش است
[ترجمه ترگمان]خودرو دارای گرمایش گاز کنترل شده برای استفاده از زمستان در مجموعه کشش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Never cut a tree down in the wintertime. Never make a negative decision in the low time. Never make your most important decisions when you are in your worst moods. Wait. Be patient. The storm will pass. The spring will come. Robert H. Schuller
[ترجمه گوگل]هرگز در زمستان درختی را قطع نکنید هرگز در زمان کم تصمیم منفی نگیرید وقتی در بدترین حالت خود هستید، هرگز مهمترین تصمیمات خود را نگیرید صبر کن صبور باش طوفان خواهد گذشت بهار خواهد آمد رابرت اچ شولر
[ترجمه ترگمان]هرگز درختی را در زمستان قطع نکنید هرگز در زمان کوتاهی تصمیم منفی نگیرید هرگز مهم ترین تصمیمات خود را در زمانی که در بدترین شرایط خود هستید انجام ندهید صبر کن صبور باشید توفان خواهد گذشت بهار خواهد رسید رابرت ایچ Schuller
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The cabin is mainly used during wintertime, as a basis for cross-country skiing in the nearby forests.
[ترجمه گوگل]کابین عمدتاً در فصل زمستان به عنوان پایه ای برای اسکی صحرایی در جنگل های مجاور استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این کابین عمدتا در فصل زمستان به عنوان پایه ای برای اسکی کراس کانتری در جنگل های اطراف استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Don't your feet get cold in the wintertime?
[ترجمه گوگل]پای شما در زمستان سرد نمی شود؟
[ترجمه ترگمان]زمستون تو از سرما سرما نمی خوری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. My feet get cold in the wintertime.
[ترجمه گوگل]پای من در زمستان سرد می شود
[ترجمه ترگمان]زمستون من زمستون سرد می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The wintertime Northern Hemisphere atmospheric response to SST in EEP is the zonal mode structure which is different from PNA.
[ترجمه گوگل]پاسخ جوی نیمکره شمالی زمستانی به SST در EEP ساختار حالت ناحیه ای است که با PNA متفاوت است
[ترجمه ترگمان]واکنش جوی نیم کره شمالی به SST در eep یک ساختار حالت منطقه ای است که با PNA متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• season between autumn and spring, coldest season of the year (often characterized by coldness and rain or snow)
wintertime is the period of time during which winter lasts.

پیشنهاد کاربران

بپرس