wintertide


معنی: فصل زمستان
معانی دیگر: فصل زمستان

مترادف ها

فصل زمستان (اسم)
winter, wintertide

پیشنهاد کاربران

زَمگاه
به روش wintertide:
From Middle English wintertid, wyntertyde, from Old English winter tid ( “time” ) ; comparable to winter ‎ tide.
زَم ( زمستان ) گاه ( مکان، زمان ) .

بپرس