• : تعریف: in the Northern Hemisphere, the day, usu. December 21, on which the period from sunrise to sunset is shortest.
جمله های نمونه
1. The days begin to draw out after the winter solstice.
[ترجمه احسان یاری] روزی که به شب یلدا می پیوند
|
[ترجمه گوگل]روزها پس از انقلاب زمستانی شروع به پایان می کنند [ترجمه ترگمان]روزها بعد از انقلاب زمستانی شروع می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Since both CHANike and Christmas were originally winter solstice celebrations, they often coincide and compete.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که CHANike و کریسمس در اصل جشنهای انقلاب زمستانی بودند، اغلب همزمان و با هم رقابت میکنند [ترجمه ترگمان]از آنجا که هر دو کریسمس و کریسمس در ابتدا جشن شمسی محسوب می شدند، اغلب با هم مصادف شدند و رقابت کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. At the winter solstice two daggers touch the outsides of the spiral.
[ترجمه گوگل]در انقلاب زمستانی دو خنجر بیرونی مارپیچ را لمس می کنند [ترجمه ترگمان]در زمستان، شب است و دو کارد در حال حرکت به outsides مارپیچی قرار دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The winter solstice was only three days away, and the urge to have a raucous good time among friends took hold.
[ترجمه گوگل]تنها سه روز به انقلاب زمستانی باقی مانده بود و میل به گذراندن اوقات خوشی در میان دوستان به وجود آمد [ترجمه ترگمان]انقلاب تابستانی تنها سه روز طول کشید و نیاز به داشتن زمانی طولانی و خشن در میان دوستان برگزار شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Would like everyone Merry Christmas Winter Solstice, Happy New Year!
[ترجمه گوگل]به همه می خواهم انقلاب زمستانی کریسمس مبارک، سال نو مبارک! [ترجمه ترگمان]ای کاش همه کریسمس مبارک، سال نو مبارک [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Lily of the Valley" and "Winter Solstice Angel" are two exclusive designs . . .
[ترجمه گوگل]Lily of the Valley و Winter Solstice Angel دو طرح انحصاری هستند [ترجمه ترگمان]\"لی لی از دره\" و \"وینتر Solstice آنجل\" دو طرح انحصاری هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. One week before the winter solstice, Romans began celebrating Saturnalia, an orgy of food and drink, in honor of Satyr, the god of agriculture.
[ترجمه گوگل]یک هفته قبل از انقلاب زمستانی، رومیان شروع به جشن گرفتن ساتورنالیا، عیاشی از غذا و نوشیدنی، به افتخار ساتیر، خدای کشاورزی کردند [ترجمه ترگمان]یک هفته پیش از انقلاب زمستانی، رومیان جشن Saturnalia، می گساری غذا و نوشیدنی، به افتخار مرد بزی، خدای کشاورزی را آغاز کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Even so, the end date of the current Long Count cycle—winter solstice 2012—may be evidence of Maya astronomical skill, said Aveni, the archaeoastronomer.
[ترجمه گوگل]با این وجود، تاریخ پایان چرخه شمارش طولانی فعلی - انقلاب زمستانی 2012 - ممکن است شواهدی از مهارت نجومی مایا باشد [ترجمه ترگمان]Aveni، the، می گوید که حتی تا به امروز، تاریخ پایان دوره کنونی شمسی - زمستان امسال - ممکن است شاهدی بر مهارت ستاره شناسی مایا باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Winter Solstice, although still in the cold season, but the spring is not far off.
[ترجمه گوگل]انقلاب زمستانی، اگرچه هنوز در فصل سرد است، اما بهار دور نیست [ترجمه ترگمان]زمستان، هرچند هنوز در هوای سرد است، اما بهار چندان دور نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The rare lunar eclipse has fallen on the winter solstice at the Greenwich meridian of December 2 20 making the day the "darkest" ever in 372 years.
[ترجمه گوگل]ماه گرفتگی نادر در انقلاب زمستانی در نصف النهار گرینویچ در 2 20 دسامبر رخ داد و این روز را به "تاریک ترین" روز در 372 سال گذشته تبدیل کرد [ترجمه ترگمان]انقلاب نادر قمری، انقلاب زمستانی را در نصف النهار گرینویچ روز ۲ دسامبر آغاز کرد و روز را به \"تاریک ترین\" در هر زمان در ۳۷۲ سال تبدیل کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The Winter Solstice: It means the cold winter is coming.
[ترجمه گوگل]انقلاب زمستانی: یعنی زمستان سرد در راه است [ترجمه ترگمان]زمستان زمستان: یعنی زمستان سرد پیش می آید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Winter Solstice is approaching, a large number of Nanxiong preserved duck the market.
[ترجمه گوگل]انقلاب زمستانی نزدیک است، تعداد زیادی از اردک Nanxiong حفظ بازار [ترجمه ترگمان]لرد Solstice در حال نزدیک شدن است، تعداد زیادی از Nanxiong در حال حاضر در بازار نگهداری می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The day when the sun passes the winter solstice is the shortest of the year.
[ترجمه گوگل]روزی که خورشید از انقلاب زمستانی می گذرد کوتاه ترین روز سال است [ترجمه ترگمان]روزی که خورشید از انقلاب زمستانی می گذرد کوتاه ترین سال از سال است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The winter solstice is a special time inward turning and introspection for all species upon earth.
[ترجمه گوگل]انقلاب زمستانی یک زمان خاص چرخش به درون و درون نگری برای همه گونه های روی زمین است [ترجمه ترگمان]انقلاب زمستانی یک زمان خاص برای تبدیل به درون و اندیشی برای همه گونه روی زمین است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Hogmanay is derived from the winter solstice festival celebrated by the Vikings.
[ترجمه گوگل]هوگمانای از جشن انقلاب زمستانی گرفته شده است که توسط وایکینگ ها جشن گرفته می شود [ترجمه ترگمان]Hogmanay برگرفته از جشنواره انقلاب زمستانی است که توسط وایکینگ ها جشن گرفته می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[زمین شناسی] انقلاب زمستانی [آب و خاک] انقلاب زمستانی
انگلیسی به انگلیسی
• change in climate which occurs in the winter season, shortest day of the year
پیشنهاد کاربران
انقلاب زمستانی چله زمستان
winter solstice ( نجوم ) واژه مصوب: انقلاب زمستانی تعریف: 1. نقطهای روی نیمۀ جنوبی دایرهالبروج که در بیشترین فاصلۀ زاویهای از استوای آسمان است و با رسیدن مرکز خورشید به آن، زمستان در نیمکرۀ شمالی آغاز میشود|||2. زمانی که خورشید به این نقطه در آسمان برسد